نه من حس نکردم مادرم هیچ وقت ازدواج نکرد مدام خونش هستم پدرمم هر ثانیه ازم خبر داره الانم ازدواج کرده به اون خانوم درعین احترام رو نمیده بخاد اذیتم کنه حتی یه بار من ظرف بشورم حواسش هست دفه بعد نوبت اونه مدیریت پدر خیلی مهمه تا زن جدید بچه رو اذیت نکنه دبیرستان که بودم پدرم اومد مخفی با مدرسه صحبت کرد هوامو داشته باشن برای پز ننوشتم مردها یاد بگیرن