بابام یه هفته به دوس پسرم فرصت داد که بیاد البته اینم بگم من ۵سال پاش بودم کاراش جور شه بگذریم... اما گفت نمیتونم این هفته بیام هفته دیگه میام یعنی یه جوری سرباز کرد از خودش
امشب مامانم گفت سرکاری بسته برو پی زندگیت داغون شدی همه بهم میگن چقد لاغر شدی داغونم از فشار روخی
حالا برام یه خواستگار خیلی خوب اومده همه چیش اوکیه پسره خودش خانوادش عالی و خیلی باهم تفاهم خانوادگی داریم خیلی ذهنم درگیره نمیدونم چیکار کنم میترسم ازدواج کنم همش تو فکر اون باشم اما مامانم میگ وقتی اون به فکر تو نیست توم نباش😔