یه ماهه عروسی کردیم نمیتونم رابطه برقرار کنم
میترسم شوهرم میبینم خشک میشم
همه حوزه نازمو کشه میگه کادو میدم
دو روز پشت سرهم معاشقه کرد اصلا از ترسم تحریک نمیشم وسلام
تا اینک گفتم ی بار کارو تموم کن خسته شدم دبگ
بازم گفت دلم نمیاد آروم آروم .... سوزش بدی داشتم سریع سفت شد عضلم جبع کشیدم خودم کشیدم کتار
الان میگم بقیه پس میکار میکنم تو عقد اینا رابطه برقرار میکنن
اینم بگم من پریود میشم یه بار میمیرم انقدررد که درد میکشم یه لخته های خون میاد ازم خیییلی بزرگه .واسه همین ترسم بیشتر میشه به پریودم فکر میکنم
شوهرم میگ فکرتو خلاص کن ب هیچی فکر نکن نمیتونم نمیشه
الانم گریه میکنم حالم بده
ابرو برم خیلی