پسر عمم خیلی وقتا به بهونه های مختلف میاد خونمون دو ساعتی هم میشینه، صمیمی هستیم کلی صحبت میکنیم و میخندیم بعد میره.
یه وسیله لازم داشتم تهران بود رفته بود دو سه ساعت دنبال اون وسیله گشته بود بخره.
یه بار عمم گفت چرا همکلاسیتو که خواستگارت بود رد کردی؟پسر عمم تا یه ربع حرف نمیزد و یه جا خیره شده بود
اهل استوری گذاشتن نبود ولی از وقتی که من استوری میذارم میاد دقیقا همون سبکی استوری میذاره
از من خوشش میاد؟ یا توهم زدم؟