خیلی ناجوره
دختر یکی از فامیلامون تازه نامزد کرده بود حالا نمیدونم عقد یا چی
من بچه بودم ، خانوادم نبودن ، نمیدونم چرا اومدن خونمون شاید مامانم گفت بیاد منو مراقبم باشه
بعد یادم نیست چیشد نامزدشم اومد
همه کاراشونو جلوم انجام دادن ، من دیدم
شاید فکر میکردن من خیلی بچم نمیفهمم ولی من دیدم و فهمیدم و یادم موند
تا حالا نگفتم به کسی ، شاید اگه همون موقع به مامانم میگفتم قطع رابطه میشد