من همیار بود تو مطالعات، کلا هم درسشو هم معلمشو و همه چی مطالعاتو دوس دارم زنگای مطالعات خیلی جذاب میگذره واسم...
معلمشم منو دوست داشت حتی یه امتحانی گرفت من بدون ارفاق بیست شدم منو همیار کرد و گفت تو لیاقتشو داشتی (البته کلاس ما زرنگ زیاد داره تنها من نیستم) منو پیش از سه کلاس برد تدریس هم کردم کنفرانس دادم خیلی از درسا رو، منو به همه معرفی کرد و استعداد هامو همه چی کلا معروف شدم تو مدرسه به مدیر معاونم معرفیم کرد و پیشش تشویقم کرد خیلی... من خیلی سختی کشیدم در کنار اون همه درس ، واسه کنفرانس ها اماده شدم که مبادا ناراحت بشه مبادا حرفش زمین بخوره و... خیلی شبا شد که نخوابیدم از خوابم گذشتم و نشستم فقط تمرین کردم درسشو، میگفت این معلم دوم شماست وقتی من نباشم باید به حرف این گوش بدید و... خلاصه خیلی همیار خوبی بودم و استعدادمم تو این کار عالی بود به نظر اونم چون خودش میگفت، ولی اومدم ترمو گند زدم! بدون ارفاق نوزده شدم ولی تو کارنامه بیست میده بهم اون که هیچ. ولی انتظار نداشتم منو از همیاری در بیاره😔 دو نفر بدون ارفاق بیست گرفتن اونا رو معلمیار کرد باورم نمیشه وقتی معلما میگن نوزده همون بیسته فرق نداره و... کو ولی من دیدم فرق داره امروز فهمیدم فرقشو!!! خب یدونه نوزده گرفتم در قبال اون همه فعالیتی که داشتم چی بود واقعا انصافه اخه؟!!! ولی بهش بدجور ثابت میشه اونا مثل من نمیتونن خوب کنفرانس و تدریس کنن شانسی بیست گرفتن ولی اینو میفهمه که هیچ کس به اندازه ی من دوسش نداره و برام زحمت نمیکشه! کی با اون همه درس میاد اضافه کاریم میکنه؟ کی از زنگای کلاسیش میگذره و به سه کلاس تدریس میکنه؟ کی واسه کنفرانس ها داوطلب میشه؟ کی همیشه بیست میشه؟!!! هیچ کس نمیتونه اون زحمت و تلاشی که من واسش کردمو بکنه هیچ کس!! و اینو بعد ها میفهمه چه ضرری به خودش کرده...خیلی ناراحتم اصلا یادم نمیره اون لحظه ای که گفت همیار عوض میشه داغون شدم یعنی ارزش من به بیست گرفتن بود؟!!!😣💔💔 چی میشد به عقب برمی گشتم و جبران میکردم چی میشد یه ذره دقت میکردمم چی میشد بلکه بازم همیار میموندم دیگه اون حس و حالو تجربه نمیکنم سال بعدم معلوم نیست ببینمش یا نه...
