خونه خواهر شوهرام نزدیک منه و بچه کوچیک هم دارن اما وقتی میرم برخورد جالبی ندارن به شوهرم میگم میگه حق با توئه اما به خاطر بچه پا بذار رو همه چی و برو نمیدونم بذارمش مهد یا هنوز کوچیکه؟ باردار هم هستم اگه بچه دوم بیاد خوب میشه یا نه؟ دیشب تا ساعت 1 بیدار بودم اصلا از ناراحتی خوابم نمیبرد خیلی دلم براش میسوزه همش میگم تقصیر منه
فلسفه ام این است:به من ربطی ندارد که دیگران در موردم چه میگویندو چه فکری می کنند.من خودم هستم و هرکاری را که مراشادکند وبه دیگران ضرر نرساند انجام میدهم .هیچ توقعی ندارم وهمه چیز را میپذیرم.اینگونه زندگی بسیار آسانتر میشود.