2733
2734

مجبورم کردین . تور خدا کسی بوده پلیس فتا از خرید انلاین شکایت کنه پولشو بتونه پس بگیره؟؟؟؟ 

قول میدم دیگه الکی عنوان نزنم ننم با عصا زد تو سر مامانم و جاریم طلا دزدید . 

قسمتان میدهم بگید ببینم واقعا اگر شکایت کنم پیگیری میشه ؟ 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

نسل این سبک تاپیکا و استاتراشون منقرض شه ان شالله 😐

وقتی میخوام به شوهرم و زندگیم گیر بدم میام یه چرخی تو نینی سایت میزنم،قشنگگگگ افسرده میشم بعدش مثل بچه آدم سرمو میندازم پایین و به آغوش گرم زندگی برمیگردم!😓😈😂✋

چی میگی

چی میشه این حس و حال مزخرف دست از سرم برداره کم کم داره ۳۰سالم میشه طعم زندگی رو زیر سایه این همه احساسات منفی نچشیدم شنیدم دعاهاتون گیراست لطفا برام دعا کنین به خدا ذره ای آرامش ندارم تو زندگیم

ب هیچ جا نمیرسه

ب ما تنبلای مظلوم کاری نداشته باشین🥺انقد پاشو پاشو نکنید واسمون💔خوده خدا وقتی ک ماهارو آفرید با یه لحن خوجل موجل فرمودند:خودااااا والااااا تو نمخواد پاشی دراز بکش عزیزوووم😍تازه یه بالشته اضافیم گذاشت بغلمون🙃😁
2740

فقط امضات😐🤣🤣🤣🤌👌

زنده باد اشتباهات من...که بی‌پروا بهت گفتم دوستت دارم وُ تو رَم کردی... که خلافِ نظرِ خانواده رفتم دنبال علاقه‌م و بعد با مغز خوردم زمین وُ برگشتم وُ از صفر شروع کردم که شب امتحان نشستم فیلم دیدم و رفتم چرخیدم الکی وُ بعدش گند زدم. که بی‌حساب کتاب پولامو خرج کردم وُ خوردم به یه پیسیِ سنگین.که گفتم رفیقمه،از گوشت و پوست و خون گذاشتم براش اما همون آدم با پوستی که از من کَندن واسه خودش پیراهن دوخت...ببین هر طوری دلت می‌خواد قضاوتم کن. اما تو چه میدونی من اون لحظات چقدر زندگی کردم!زنده باد اشتباهات من. که توی تنهایی بغلشون می‌کنم. یه بغلِ محکم... اونا سهم منن از زندگی. من اون لحظات احساس زنده بودن داشتم. میفهمی؟؟؟؟؟؟

نمی بخشم تو رو تا زنده هستم 😐

راهنماییت هم نمی کنم در همون دالان تاریک عدم آگاهیت بمون😑

 یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨
بس ک عنوان دروغ زدی بخدا ک میدونم اما جوابتو نمیدم 😏

فقط دوبار عنوان زدم . بخدا خب نمیاین فقط دعواهای جاری و مادر زن و مادر شوهرو میرین اخه بابا 🥺 یخوردم مارو راهنمایی کنین جدا از شوخی 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   niهانیتاha  |  20 ساعت پیش
توسط   mahsa_ch_82  |  21 ساعت پیش
توسط   حسین__بیرو۵  |  1 ساعت پیش