2752
2734

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

خوب عروسی نکن

دوستی ممنوع❌زهره هیچ وقت تورو نمیبخشم❌ دوست صمیمیم بود سالیان سال باهام خوش بودیم سوار لاک پشت بودیم😏😁 یه روز از روزها زمستون بود سوز سرما بود زهره میخواست ازدواج کنه بره خونه بخت در پوست خودش نمی‌گنجید زهره در مطب دکتری کار میکرد منم بیشتر وقتهای استراحتش میرفتم پیشش یه روز که من اونجا بودم از غذا دکترم زودتر اومد مطب وقتی ما رو با هم دید گفت دوست داره ازدواج می‌کنه تو نمیخوای ازدواج کنی من گفتم نه فعلا ناگهان زهره حرف خیلی خیلی سنگینی زد که من در جای خودم خشک منگ شدم وای وای هنوز که هنوز باورم نمیشه زهره گفت گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه پیف پیف این تازه یه حرف سنگین شه چه سو استفاده های که از من نکرد میدونست دوستش دارم هر کاری بگه انجام میدم نصف عمرمو حروم زهره کردم که بعد دربیاید بگه میخواستی نکنی میخواستی نیایی اشکالی نداره زهره من خدایی دارم ولی خیلی خوشحالم که باهات کات کردم دیگه تو زندگیم نیستی تنهایی خیلی بهتر یه دوست نامرد بی وجدان داشته باشی حالا من دستم به گوشت رسیده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌منم میگم پیف پیف بو میده  😏😁😜☺️ زهره با دوست های خانوادگیش خیلی زود صمیمی میشد شب ها خونشون میموندن چون شوهر داشتن میدونست لاس بزنه با شوهراشون لاس زن قهاری بود ولی چون من شوهری نداشت حق موندن تو خونشونو نداشتم یه بار امتحانش کردم رد شد غیر مستقیم من مامانمو از خونشون بیرون کرد  چون شوهری نداشتم که باهاش لاس بزنه واقعا برای خودم متاسفم با همچین کسی دوست بودم کسی بعد از ازدواج 180درجه عوض شد هم شوهر داشت هم. دوست پسر وای اصلا باورم نمیشه زهره ی من میشناختم یروز به این نقطه برسه 😐😏 میگویند تنهای پوست آدم را کلفت میکند میگویند عشق دل آدم را نازک میکند میگویند درد آدم را پیر میکند و من امروز گرکدن دل نازکی هستم که پیر شده است...😑😐😧😔

همه دخترا این ترس دارن ولی بخاطر مردای هول حق ندارن تو یه سایت از پشت گوشی درموردش حرف بزنن

  حیوونا آفریده های زیبای خدا هستن که همیشه میشه ازشون یاد گرفت میشه باهاشون شاد شد منم یه گربه ملوس دارم اما خب یه بار که تاپیک زدم گفتن تو این سایت تاپیک زدن ازشون ممنوعه بخاطر مغایرت با فرزندآوری😐اولا که تضادی نداره دوما همه قرار نیست زیاد بچه بیارن😑 یه بار تو تلویزیون یه زیرنویس خوندم که تک فرزندها احساس تنهایی و افسردگی و ... دارن لطفا حداقل نگید بخاطر کمبود نیروی کار بچه بیاریم ! یا اگه یک بچه بیاریم متهم بشیم به خودخواهی ! همه اینا رو نوشتم که بگم بچه نعمته ولی برای پدر و مادری که عاشق هم باشن اعصاب فرزندداری رو داشته باشن و در کنارش امکانات مادی نه اینکه توی چهل سالگی مستاجر باشن و هر سال بخوان دلهره داشته باشن که چقدر به اجاره بها اضافه شده.. من وقتی میبینم پسر شش ساله دور میدون اصلی شهرم با یه ترازو میشینه وقتی صدای موتوریای زباله گرد که میان سراغ سطل آشغال نزدیک خونمون میشنوم وقتی ماشین یه معلم پرایده و ماشین یه بلاگر پرادو وقتی مشکلات خودمو میبینم و احتمال میدم برای بچم دو برابر بشه همینا روی تصمیم من برای تعداد فرزندی که بیارم تاثیر میزاره با صد میلیون هم چیزی حل نمیشه .. من نمیگم ما هم استعمارگر بشیم تا اقتصادمون مثل امریکا و اروپا بشه چون ما همین منابع طبیعی خودمون به باد ندیم خیلیه😄.  اما اون بچه رو زن میاره همون زنی که اینجا هر روز داره از مشکلاتش میگه ولی کسی نیست که بهش گوش کنه و وقتی خواست سقط کنه یه نفر پیدا میشه که بگه سقط برای سلامتیش بده ! بنظر من این سیاست به فرزندآوری ضربه بیشتری میزنه تا سگ و گربه😁
 

😀😁

دوستی ممنوع❌زهره هیچ وقت تورو نمیبخشم❌ دوست صمیمیم بود سالیان سال باهام خوش بودیم سوار لاک پشت بودیم😏😁 یه روز از روزها زمستون بود سوز سرما بود زهره میخواست ازدواج کنه بره خونه بخت در پوست خودش نمی‌گنجید زهره در مطب دکتری کار میکرد منم بیشتر وقتهای استراحتش میرفتم پیشش یه روز که من اونجا بودم از غذا دکترم زودتر اومد مطب وقتی ما رو با هم دید گفت دوست داره ازدواج می‌کنه تو نمیخوای ازدواج کنی من گفتم نه فعلا ناگهان زهره حرف خیلی خیلی سنگینی زد که من در جای خودم خشک منگ شدم وای وای هنوز که هنوز باورم نمیشه زهره گفت گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه پیف پیف این تازه یه حرف سنگین شه چه سو استفاده های که از من نکرد میدونست دوستش دارم هر کاری بگه انجام میدم نصف عمرمو حروم زهره کردم که بعد دربیاید بگه میخواستی نکنی میخواستی نیایی اشکالی نداره زهره من خدایی دارم ولی خیلی خوشحالم که باهات کات کردم دیگه تو زندگیم نیستی تنهایی خیلی بهتر یه دوست نامرد بی وجدان داشته باشی حالا من دستم به گوشت رسیده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌منم میگم پیف پیف بو میده  😏😁😜☺️ زهره با دوست های خانوادگیش خیلی زود صمیمی میشد شب ها خونشون میموندن چون شوهر داشتن میدونست لاس بزنه با شوهراشون لاس زن قهاری بود ولی چون من شوهری نداشت حق موندن تو خونشونو نداشتم یه بار امتحانش کردم رد شد غیر مستقیم من مامانمو از خونشون بیرون کرد  چون شوهری نداشتم که باهاش لاس بزنه واقعا برای خودم متاسفم با همچین کسی دوست بودم کسی بعد از ازدواج 180درجه عوض شد هم شوهر داشت هم. دوست پسر وای اصلا باورم نمیشه زهره ی من میشناختم یروز به این نقطه برسه 😐😏 میگویند تنهای پوست آدم را کلفت میکند میگویند عشق دل آدم را نازک میکند میگویند درد آدم را پیر میکند و من امروز گرکدن دل نازکی هستم که پیر شده است...😑😐😧😔

برو با متخصص زنان مشورت کن 

فقط داریم حرف میزنیم. اونی که میخواد بگه "به من چه "باهاش موافقم .لطفا نظر نزاره. واقعا به تو چه .وقتت رو نلف من نکن.برو یه تاپیک دیگه که بهت مربوط باشه والله
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687