2733
2734
عنوان

خب حالا فک کنین من فروشندم از کدوم کار من ب عنوان فروشنده بدتون میاد

| مشاهده متن کامل بحث + 327 بازدید | 57 پست
یه جوری نگاه نکنه که انگار چیزی بلد نیستیم 

منظورت رو متوجه نشدم

عمیقا دلم پر میزند برای زمانی که از مدرسه می امدم و از سرما به گرمای بخاری پناه میبردم؛ بوی عطر ناهاری که قابلمه داغش روی بخاری بمن چشمک میزد را هنوز میتوانم حس کنم! دلم برای تمام وقت هایی که مشق هایم را جلوی تلوزیون ۱۴ اینچ که عمو پورنگ و امیر محمد را نشان میداد مینوشتم تنگ شده! هنوز شعر هایی که باهم میخواندند را حفظم.. برای تمام کارتون های زمان کودکی برای خرس های مهربان برای پتی پستچی برای هایدی برای.. اگر میدانستم بزرگ شدن سراسر رنج است برای  زودتر تمام شدن دوران کودکی ام لحظه شماری نمیکردم؛ من دلم برای ظهر های تابستان که صدای لی لی بازی کردن و هفت سنگمان کل کوچه را پر میکرد تنگ شده؛ برای خانه مادربزرگ برای فرش های گلی  برای مهمانی های ساده و پر مهر فامیل و برای تمام صفای و لذت هایی که دیگر نیست...دلم برای قدیم تر ها تنگ شده و هراسم از این است که مبادا روزی دلم برای این روزهایم تنگ شود💔
من شخصا ازفروشنده ای ک واردحرین خصوصیم بشه ک چرا مجردی چرامتاهلی چرابچه نداری چرا بجه دارنمیشی کی از ...

مثلا میخوان صمیمی بشن که خرید کنی ازشون😂👊

عمیقا دلم پر میزند برای زمانی که از مدرسه می امدم و از سرما به گرمای بخاری پناه میبردم؛ بوی عطر ناهاری که قابلمه داغش روی بخاری بمن چشمک میزد را هنوز میتوانم حس کنم! دلم برای تمام وقت هایی که مشق هایم را جلوی تلوزیون ۱۴ اینچ که عمو پورنگ و امیر محمد را نشان میداد مینوشتم تنگ شده! هنوز شعر هایی که باهم میخواندند را حفظم.. برای تمام کارتون های زمان کودکی برای خرس های مهربان برای پتی پستچی برای هایدی برای.. اگر میدانستم بزرگ شدن سراسر رنج است برای  زودتر تمام شدن دوران کودکی ام لحظه شماری نمیکردم؛ من دلم برای ظهر های تابستان که صدای لی لی بازی کردن و هفت سنگمان کل کوچه را پر میکرد تنگ شده؛ برای خانه مادربزرگ برای فرش های گلی  برای مهمانی های ساده و پر مهر فامیل و برای تمام صفای و لذت هایی که دیگر نیست...دلم برای قدیم تر ها تنگ شده و هراسم از این است که مبادا روزی دلم برای این روزهایم تنگ شود💔
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



کلاس بزاری،دنبالمون راه بیفتی تو مغازه،بعد چند بار قیمت پرسیدن باهامون بد رفتاری کنی،اصراااار اصرار که طرف بخره 

یه بار رفتم تو یه مغازه ی لوازم آرایشی فروشندش مرد بود بعد من عجله هم داشتم سریع گفتم آقا پالت همه کاره دارین که توش پنکیک و سایه و هایلایتر و رژگونه و...داشته باشه بعد اون گفت برو اونجا خودت نگاه کن بعد من یه نگاه کردم دیدم نداره بهش گفتم ندارین بعد اومد گفت توووو خیلی عجله داری چه خبره آروم باش قشنگ بگرد( با یه لحن سرزنشی) هیچی دیگه سه سااااعت وایساده بود حرف زدن منم حرصمممم گرفته بودددد (قیافم و تجسم کنید) بعد تهشم خودش کلی گشت پیدا نکرد 😐😒 فقط میخواست منو حرص بده 

مثلا میخوان صمیمی بشن که خرید کنی ازشون😂👊

خیلی زشته واقعا من خوشم نیامد کاش قبلش کلاسی چیزی ببرنشون

تلخ ترین خداحافظی فشردن دستان بی جان پدرم وپسرعموی 15ساله ام بود...🖤 💔...پدر عزیزم دوستت دارم وهمیشه بیادت هستم 💔 🖤
2731
من از اینکه یه چیزی رو قیمت کنم ولی به هر دلیلی نخرم بعد قیافه میگیرن و جواب تشکر و خداحافظی ادمو نم ...

دقیقا متنفرم از اینکه رفتارشون تغییر میکنه واقعا خودشون متوجه نمیشن که کارشون زشته؟ 

با قیمت های الان هم ادم حق داره جنس رو ببینه قیمت کنه بالا پایین کنه اگه اوکی بود بعد بخره

عمیقا دلم پر میزند برای زمانی که از مدرسه می امدم و از سرما به گرمای بخاری پناه میبردم؛ بوی عطر ناهاری که قابلمه داغش روی بخاری بمن چشمک میزد را هنوز میتوانم حس کنم! دلم برای تمام وقت هایی که مشق هایم را جلوی تلوزیون ۱۴ اینچ که عمو پورنگ و امیر محمد را نشان میداد مینوشتم تنگ شده! هنوز شعر هایی که باهم میخواندند را حفظم.. برای تمام کارتون های زمان کودکی برای خرس های مهربان برای پتی پستچی برای هایدی برای.. اگر میدانستم بزرگ شدن سراسر رنج است برای  زودتر تمام شدن دوران کودکی ام لحظه شماری نمیکردم؛ من دلم برای ظهر های تابستان که صدای لی لی بازی کردن و هفت سنگمان کل کوچه را پر میکرد تنگ شده؛ برای خانه مادربزرگ برای فرش های گلی  برای مهمانی های ساده و پر مهر فامیل و برای تمام صفای و لذت هایی که دیگر نیست...دلم برای قدیم تر ها تنگ شده و هراسم از این است که مبادا روزی دلم برای این روزهایم تنگ شود💔
اونایی که میگین میفتتن دنبالمون بخاطر دزدیه میان  مخصوص ما چادریها

اخه الان هم دوربین هست همه جا هم اینکه جنسا اکثرا تگ دارن و اینک مثلا مانتو رو ادم چجوری میخواد از سر رگال بپیچونه😂

عمیقا دلم پر میزند برای زمانی که از مدرسه می امدم و از سرما به گرمای بخاری پناه میبردم؛ بوی عطر ناهاری که قابلمه داغش روی بخاری بمن چشمک میزد را هنوز میتوانم حس کنم! دلم برای تمام وقت هایی که مشق هایم را جلوی تلوزیون ۱۴ اینچ که عمو پورنگ و امیر محمد را نشان میداد مینوشتم تنگ شده! هنوز شعر هایی که باهم میخواندند را حفظم.. برای تمام کارتون های زمان کودکی برای خرس های مهربان برای پتی پستچی برای هایدی برای.. اگر میدانستم بزرگ شدن سراسر رنج است برای  زودتر تمام شدن دوران کودکی ام لحظه شماری نمیکردم؛ من دلم برای ظهر های تابستان که صدای لی لی بازی کردن و هفت سنگمان کل کوچه را پر میکرد تنگ شده؛ برای خانه مادربزرگ برای فرش های گلی  برای مهمانی های ساده و پر مهر فامیل و برای تمام صفای و لذت هایی که دیگر نیست...دلم برای قدیم تر ها تنگ شده و هراسم از این است که مبادا روزی دلم برای این روزهایم تنگ شود💔
دقیقا متنفرم از اینکه رفتارشون تغییر میکنه واقعا خودشون متوجه نمیشن که کارشون زشته؟  با قیمت ه ...

چی بگم والا .به نظر من کسی که اعصابش نداره نباید فروشنده بشه چون باید انقدر ظرفیت داشته باشه که با هرمدل ادمی سرو کله بزنه.

و عشق اگر با حضور همین روزمرگی ها عشق بماند ،عشق است.........سادگیم را،یکرنگیم را به پای حماقتم نگذار..انتخاب کردم که ساده باشم و دیگران را دور نزنم.وگرنه دروغ گفتن و بدبودن و ازار و فریب دیگران آسانترین کار دنیاست.بلد بودن نمی خواهد.

ی روز فروشگاه رفتم فروشنده به جای دوربین چند نفرگذاشته بود بچسبن به خریدار منم دیدم یکی کنارم وایساده چند قدم ازش دور شدم بعد گفتم آقا بدو بیا چرا جاموندی بعد کلی تو فروشگاه چرخوندمش همش میگفتم من الان میخوام برم اون سمت بدوبیا اونم وانمود میکرد حواسش به من نیست خلاصه آخرش به فروشنده گفتم این آقا که گذاشتی منو بپاد همش جامیمونه.فروشنده سرشو انداخته بود پایین هیچی نمیگفت

اخه الان هم دوربین هست همه جا هم اینکه جنسا اکثرا تگ دارن و اینک مثلا مانتو رو ادم چجوری میخواد از س ...

فروشنده میگفت تک روباید بزنیم وسط لباس پایین لباس باشه باقیچی میبرن میدزدن

ی روز فروشگاه رفتم فروشنده به جای دوربین چند نفرگذاشته بود بچسبن به خریدار منم دیدم یکی کنارم وایساد ...

واییییی دمت گرم😂😂😂😂

عمیقا دلم پر میزند برای زمانی که از مدرسه می امدم و از سرما به گرمای بخاری پناه میبردم؛ بوی عطر ناهاری که قابلمه داغش روی بخاری بمن چشمک میزد را هنوز میتوانم حس کنم! دلم برای تمام وقت هایی که مشق هایم را جلوی تلوزیون ۱۴ اینچ که عمو پورنگ و امیر محمد را نشان میداد مینوشتم تنگ شده! هنوز شعر هایی که باهم میخواندند را حفظم.. برای تمام کارتون های زمان کودکی برای خرس های مهربان برای پتی پستچی برای هایدی برای.. اگر میدانستم بزرگ شدن سراسر رنج است برای  زودتر تمام شدن دوران کودکی ام لحظه شماری نمیکردم؛ من دلم برای ظهر های تابستان که صدای لی لی بازی کردن و هفت سنگمان کل کوچه را پر میکرد تنگ شده؛ برای خانه مادربزرگ برای فرش های گلی  برای مهمانی های ساده و پر مهر فامیل و برای تمام صفای و لذت هایی که دیگر نیست...دلم برای قدیم تر ها تنگ شده و هراسم از این است که مبادا روزی دلم برای این روزهایم تنگ شود💔
فروشنده میگفت تک روباید بزنیم وسط لباس پایین لباس باشه باقیچی میبرن میدزدن

خو اخه لباس سوراخ یا پاره ب چ کارشون میاد😑

عمیقا دلم پر میزند برای زمانی که از مدرسه می امدم و از سرما به گرمای بخاری پناه میبردم؛ بوی عطر ناهاری که قابلمه داغش روی بخاری بمن چشمک میزد را هنوز میتوانم حس کنم! دلم برای تمام وقت هایی که مشق هایم را جلوی تلوزیون ۱۴ اینچ که عمو پورنگ و امیر محمد را نشان میداد مینوشتم تنگ شده! هنوز شعر هایی که باهم میخواندند را حفظم.. برای تمام کارتون های زمان کودکی برای خرس های مهربان برای پتی پستچی برای هایدی برای.. اگر میدانستم بزرگ شدن سراسر رنج است برای  زودتر تمام شدن دوران کودکی ام لحظه شماری نمیکردم؛ من دلم برای ظهر های تابستان که صدای لی لی بازی کردن و هفت سنگمان کل کوچه را پر میکرد تنگ شده؛ برای خانه مادربزرگ برای فرش های گلی  برای مهمانی های ساده و پر مهر فامیل و برای تمام صفای و لذت هایی که دیگر نیست...دلم برای قدیم تر ها تنگ شده و هراسم از این است که مبادا روزی دلم برای این روزهایم تنگ شود💔
خو اخه لباس سوراخ یا پاره ب چ کارشون میاد😑

نه مثلا میگفت پایین مانتو زدن طرف کوتاه میکرده یا سر آستین لباس یا پایین شلوار اما اگه جایی باشه لباس خراب بشه نمیکنن.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز