شوهر منم نخرید هیچی.
تا من زایمان کردم (سزارین اورژانسی بعد یه شبانه روز درد) قبل از اینکه از ریکاوری برم تو اتاق، بچه رو دیده بود و رفته بود خونه!
من حتی دمپایی نداشتم بعد عمل راه برم هیچچچچی نداشتم. گشنه بودم بیمارستان غذا نداد بهمون. نوار بهداشتی نداشتم که بعد زایمان بزارم خونریزی دارم. هیچچچچی. رفت خونه و خوابید هررررچی با تلفن مادرم زنگ زدم، برنمیداشت.
من ۷ صبح زایمان کردم ۹ شب اومد یه دمپایی بهم داد سریع رفت.
فقط فرق من با شما اینه که منو برد یه بیمارستان اففففتضاح تو پایین شهر، و اونجا همه بدبخت بیچاره بودن هیشکی شوهرش براش گل و کادو نخرید که من دلم بسوزه
یعنی تو بیمارستان ملاقاتت نیومد؟
کاملا درکت میکنم😔
والا این من و افسرده کرده اینا هم میگن افسردگی بعد زایمان گرفتی والا آدم میگیره دیگه نه کادویی نه گلی نه شیرینی اون روزم تولدم بود هیچی تو خونه تک و تنها با ی بچه دیر وقت آمد خونه بیشعور هی دلم بدجوری گرفته خودشم شام و ناهارش باید حاضر باشه درک و شعور نداره من دست تنهام کیانم پاره شده بخدا با بچه این بچه ام منو اصلا دوس نداره نمیزاره بخوابم شب ها ولی باباش و که میبینه میخوابه خدایا شکرت
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
