چیکار کنم بین مامانم و شوهرم موندم واقعا!!!

اسی شوهرت متولد کدوم ماهه

والا درک و شعور ‌و برخورد جدی ربطی ب زایمان نداره هم خدارو میخوان هم خرما شوهر منم بدغذاست ولی خونه مامانم هر چی میذارن جلوش میخوره مادرم هرچی درست میکنه میخوره سر زایمانم احترام مادرمو داشت مادرش لطف کرده اومده ازشون مراقبت و پرستاری میکنه شوهرش حق نداره ب زنه زائو مادرش خرده بگیره ب جای آرامش و دلگرمی دادنشه بچه دار شده ن دلش میاد مادر خانومش بمونه خونش ن دلش میاد زنش بره خودشم ک کمک نمیکنه خود خواهه باید یکم جدی برخورد کنه انگار شوهرش زاییده ک غذای دلخواهم میخواد واسه ی هم چین مردایی زاییدن کلا اشتباهه جون و سلامتی تو بذاری آخرشم آقا تحمل چند وعده غذا رو نداره 

بله کاملا حق با شماست.

منم تمام این حرفا تو ذهنم بود فقط نخواستم اذیت بشه

چون تو تاپیک قبلیشم نوشته چقد بدحاله طفلی...

الان توپ پر داشتن دعوا بوجود میاره و اعصاب خردیش نصیب استارتر میشه...

فعلا با آرامش بره خونه ی پدری سر فرصت آقا رو ادب کنه... یا از قبل باید تکلیفش رو مشخص می کرد.

بذار از گشنگی هلاک شه مرد گنده😤

نه دیگه اینجوری فایده نداره 

این خانوم باید تعادل برقرار کنه 

چقدر دلم برای خودمون میسوزه 

اون حال بد و ویار و سنگینی و تنگی نفس و هزار مشکل دیگه تو حاملگی رو تحمل میکنیم ، یادمه خودم وقتی حامله بودم تمام بدنم درد میکرد بس که به پهلو میخوابیدم حسررررررت یک خواب راحت به دلم بود ، مطمئنم یک دونه از مشکلات حاملگی رو یک مرد نمیتونه تحمل کنه، بعد زایمان چه طبیعی باشه چه سزارین هر کدوم هزار تا درد و مشکل داره و تازه بعد زایمان مشکلات بچه ، افسردگی بعد زایمان و زردی بچه و رفلاکس و کولیک و هزار مشکل دیگه، بعد زایمان یک زن باید برای دوسال با خواب شب خداحافظی کنه که این کمترین مشکلی هست که یک زن باید تحمل کنه، بعد مرد حاضر نیست ده روز غذای دلخواهش رو نخوره 😐😐😐😐 و اوقات تلخی میکنه و زنش رو اذیت میکنه واقعا خنده داره

بله از من باید اجازه میگرفت!

نخود هر اش