بیاید ضایع ترین و مسخره ترین سوتی که دادین بگین.

🤭🤭🤭

وای شوهرت چی گفت بهت؟🤭🤭

اجیا 💙💙😍😘

بیاین عکسمو لایک کنین تو تاپیک 😘

صفحه27💙

https://www.ninisite.com/user/c189d82b-2180-40c9-82d1-caaaf0d39e74/talarkadeh

ولی خداییش  یه سوتی مشترک بین همه هس اونم(چَبد کرب)

منم قراره اسم پسرمو بزارم آرمان ، ۱۴۰۰ هم به دنیا میاد  

همین صبح زودداشتم باگوشی براشوهرم دعوامیکردم صداموانداخته بودم روسرم حرفای بدبعددیدم همسایه شنیده😣ضایع شدم ازترس آبروم چنددفه قبل گوشی دستم گرفتم الکی میگفتم این زنه چرااینطوریه اومده اینجاست گوشی باشوهرش دعوامیکنه خونه من آبروم رفت جلودروهمسایه الان فک میکنن منم، 😑مثلامیخاستم همسایه فک کنن من نبودم فامیلمون بوده🥺🥺الان موندم چ گ و ی بخورم

خالم اینا تازه از شهرستان اومده بودن خونمون (ما خونمونو 3 سال میشد خریدیم ولی اونا تازه دیدن) برامون کادو دکوری آوردن

چند ماه بعد عمم اینا خونه جدید گرفته بودن ماروهم دعوت کرده بودن خونشون، وقت نبود مامانم اینا کادو بگیرن همون کادویی که خالم آورده بود و دست نزده بود همونو بردیم به عنوان کادو ولی من نمیدونستم اونو میخوان کادو بدن

تو خونه عمم وقتی مامانم کادو رو داد بلند گفتم عه این همونی نیست که خاله داده  

فک کنم عمم هیچوقت از اون دکوریه استفاده نکرد  

من یبار خونه مادرشوهرم بودم نیاز به پول داشتیم عجیب من تو خودم بودم،تلفنشون زنگ خورد برادرشوهرم برداشت بچم که بغلش بود گذاشت رو بلندگو حرف زد اون اقا یه چیز گفت من متوجه نشدم به من گفت یا برادرشوهرم اصلا هم روحش خبر نداشت من اونجام وصداش رو میشنوم،برادرشوهرم ناراحت شد که اونطرف این حرف روزدزود قطع کرد گوشی رو من با حالت ناراحتی رفتم اتاق گریه کنم اصلا اشکام بند نمیومد برادرشوهرم دنبالم اومد که ناراحت نشو به من گفته ولش کن اون ادب نداره مغزش کوچیکه واین حرفا تا میخواستم سنگینی حرفشو بگم یه حباب از دماغم دراومد  ترکید،وای خدا من وسط گریه حالا مگه خندم بند میاد ،یادم میاد دوست ندارم جلوش ظاهر شم ،منی که انقد براشون کلاس میزاشتم  از اون روز دیگه اون نازی سابق نیستم

محض رضای خدا بگو که پشمالو نبود پاهات🤣🤣🤣🤣

تا حالا اینو نگفتم ولی بلو اله رو گفتم😁(الو بله)😂😅

تازه نامزد کرده بودم برای اولین بار با خواهر شوهرم که ۱۲سال ازم بزرگتره و اصلا ندیده بودمش و یه شهر دیگه بود تلفنی  خواستم حرف بزنم شوهرم ک گوشیو داد دستم گفتم الو خدافظ عاطفه جون خوبین،؟؟؟شوهرم ک کلا پخش و پلا شد از خنده خواهر شوهرم اصلنننن بروی خودش نیورد ولی معلوم بود بزور خودشو نگهداشته نخنده.الانا صبحا شوهرم ک از خواب پامیشه میگه خدافظ صب بخیر یا میاد خونه میگه خدافظ خانومی حالت چطوره😪بنظرتون ببخشمش؟

🤣🤣🤣🤣

بیشتر ازین ناراحتم که خیلی با ناز و ادا حرف میزدم و میخواستم کلاس بزارم.

13 بدر 2 سال قبل با همه خاله و دایی رفته بودیم کوه بعد دختر داییم کوچیک بود اون موقع به خواب میگفت آب 

یهو جلو همه با صدای بلند گفت مامان آبم میاد