سلام خانوما شوهرم افسرده شده ب پدرم گفتم باهاش حرف بزن حالش خوب شه پدرم زنگ زد. ب شوهرم ک گف بریم داهات ما اومدیم توراه بابام ب شوهرم بالحن خیلی بدو داد گفت مگه نمیگم گوشیتو. بنداز کنار توماشین شوهرمم گوشیو پرت کرد از هرسش رومن بابام دید شوهرم ب شدت ناراحته و افسرده پیش بابام کار میکنه بابام بهش گفت بی غیرت بی دست و. پا مامانم از شوهرم حمایت کرد یهو بابام ب مادرم گفت بی پدر مادر جاده رو پیچید سمت شهرمون منو داداشم گریه کردیم برگشت سمت داها گف بخاطر. دخترم وپسرم برگشتم بخاطر شما دوتا اشغال نبود اشغالم ب مامانمو شوهرم گف میترسم شوهرم یا خوپکشی کنه یا دور. از جانش سکتکنه برای سلامتیه شوهرم صلوات بفرسید. البته ۳ساله ک نامزدیم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
آدم افسرده رو نمی سپرن کسی باهاش حرف بزنه میفرستن مشاور و روانشناس پدرت معلومه درکی از آدم افسرده نداره که اینطوری رفتار کرده آدم افسرده باید از ریشه مشکلش حل بشه
خب شوهرت بره یه جا دیگ کار کنه چجوری رفتار باباتو تحمل میکنه
مرد باید تو هر شرایطی خودشو حفظ کنه یعنی جی کافسرده شده تلاش کنه واسه زندگیتون شرایط سخته میدونم ولی نباید زیر منت کسی بره
نترسید روزی خورشید متلاشی شود و همگی ما از سرما بمیریم ، بترسید روزی برسد که زنان بخواهند محبتشان را از مردان دریغ کنند..آن وقت همگی از سرما خواهیم مُرد..
ببخشید فقط یه چیزیو جا انداختم به شوهر معمولا ناز نمیگن خیلی ضایس جایی نگو
نترسید روزی خورشید متلاشی شود و همگی ما از سرما بمیریم ، بترسید روزی برسد که زنان بخواهند محبتشان را از مردان دریغ کنند..آن وقت همگی از سرما خواهیم مُرد..