من از نوجوونی یه نفرو دوست داشتم ولی نمیتونستم به رابطه فک کنم بزرگتر شدم ازاینکه دوسش داشتم ولی نمیتونستم به ازدواج (رابطه)باهاش فکر کنم کاملا خنثام فکر میکنم به این مسئله ولی گاهی اوقات اونم کم ولی میلی ندارم واحساسنیاز هم ندارم بعد جور دچار تضاد بودم تا اینکه بایکی تو مجازی اشنا شدم باز دوسش داشتم اونم زیاد ولی باز کششی به رابطه نداشتم به دلایلی کات کردم راحت هم فراموش کردم وبه اجبار الان بایکی ازدواج کردم اما باز هیچ کششی ندارم واحساس نیازی که میگن حتی نمیدونم چیه ممکنه اسکشوال باشم یا مشکل چیز دیگه ایه؟ممنون میشم کمک کنید من راحتم فقط از فکر بعد ازدواج گریم میگیره نمیترسم فقط میلی ندارم وبدم میاد هیچ کششی نسبت بهش ندارم😞😞
یه صلوات برای حاجتم ...به جلو میروم وادامه میدهم تنها بخاطر تو خداجون وگرنه مرگ برام شیرین ترینه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
فداتشم تاپیک یکی دو تا زده هیچکی تگ نکردم خودمم همون لحظه آف شذم، 😂😂😂
عه😂😂😂😂😂😂
😂نمیخوام پز بدم، تحقیرتون کنم، سرکوفت بزنم،یا اینکه مایهداریمو به رختون بکشم،ولی جاتون خالی الان یه نیمرو خوردم با نون سنگک!!.😂!.◊🤓دو توصیه خیلی مهم:اول اینکه : هیچ وقت به انتخاب های همسرتان نخندید؛ شما یکی از آنها هستید.دوم اینکه : هیچ وقت به انتخاب های خودتان افتخار نکنید؛ همسرتان یکی از آنهاست.😉