سلام من چندسالی بایه اقایی بودم و میخواستیم ازدواج کنیم و خانوادم مخالفت کردن اما من باز ادامه دادم انقد باهاش ساختم تااینکه نتونستم طاقت بیارم و کات کردم اما چندساله همش میره میاد یه بار میگفت میخوامت یه بار میگفت واسه رفاقت میخوامت انگار عروسک خیمه شب بازیش بودم تااینکه چندروز پیش باهاش کات کردم ازم میخواست تصویری نیازشو برطرف کنم هروقتم برطرف میشد دیگه جواب نمیداد حتی پیامم سین نمیکرد الان عذاب وجدان دارم چرا فحشش دادم میگم اگه دیگه نیاد چی