سلام دوستان من 15 سالمه و کلاس هشتمم خب اول اینکه یه روز نشده مادرم بهم نگه ایشالا میمردی روز به دنیا اومدنی اونم سر چی سر اینکه من روزا کلا درس دارم و همش مادرم فوش میده و غر میزنه و نفرین میکنه و شب ها میرم تو گوشی بازی میکنم در کل شب ها بیدارم حالا سر این شب بیدار موندن کلی کتک میخورم فوش میخورم در صورتی که اتاقم جداست برق خاموش اصلا صدام در نمیاد به گوشی هم هدفون میزنم خ. ب مشکل چیه چرا نمیزاری شب که همه خوابن و من بالاخره از دست تو و برادرم راحت شدم یکم بچرخم تو فضای مجازی و حتی بازی باگوشی که حتما میدونید بازی کردن با گوشی باعث میشه که شما از مشکلات زندگی دور شید و سرتون تو بازی باشه و نمیزاره افسرده شید الان ساعت 4 من این رو نوشتم قبلش که داشتم درس مینوشتم داشت غیبت میکرد گفتم مادر من این کارو نکن از کجا میدونی شاید فردایی نباشه حلالیت بگیر بعد کلی فوشم داد خیلی نگم براتون اعصابم خورد شد درس رو انداختم کنار اومدم گوشی رو بردارم کلی غر زد اعصابم خورده به نظرتون مشکلش چیه بعدم اصلا به فکر من نیس فکر میکنه که خودش هر طور راحته منم اونطور راحتم اصلا به درسم احمیت نمیده تیزهوشان قبول شدم هیچ محل نداد و فقط جلوی فامیل بدی های منو گفت درسم خیلی خوبه توی کلا توی سمپاد درس خوندم اصلا به انگار نه انگار بهش نشون میدم میگم مامان ببین امروز چقد تشویق شدم بازم هیچی نمیگه فقط فوش ایشالا بمیری ایشالا بری زیر ماشین تو خیلی قیافت زشته همش سیاه بودن پوست من رو میگه همش میگه سیاه پوست بهم