مادر شوهرم یک کیلو گوشت فرستاده😓😓😓

بده بیرون بره 

چون طلسم و دعای بدم هست تو قرانم اومده که بعضی ها بعضی دیگر را طلسم میکنند پس کاملا درسته که طلسم هست و چون خوراکی فرستاده کاملا مشکوکه اعتماد نکن عزیزم شما هم مثل خواهرم😘

تو خونتون سوره بقره بزارید با گوشی یا اسپیکر پخش بشه، هر دعا جادو طلسمی باشه دفع میشه، بالای در ورودی خونتون آیت الکرسی بزارید هرچیز بدی که وارد خونتون بشه رو باطل میکنه

ازش میپرسیدید خب عزیزم ....ولی مادر شوهرم منم دقیقا همین رفتار و میکرد بعد از دعوای اساسی یا قهر ....همیشه هم به گذشت از طرف ما و فراموش کردن همه چیز منجر میشد ...من مطمئنم مادر شوهرم یه کاری میکرد و میکنه چون شنیدم از زبون خودش که همیشه دعا نویسه....شما هم اگر میدونی مادر شوهرت اهل این کارهاست شک نکن ...گرچه گوشت هم نخوری از یه راه دیگه وارد میشه ، اونا که اهل این برنامه هان صد تا راه بلدن ....لعنت خدا به این جور آدما فقط همین 

یا بنداز دور

یا جلو سگ و گربه بندار 

یا اگر بتونی پس بفرستی که هم حالش گرفته میشه هم اگر جادو جنبلی هست خودشو جمع میکنه میفهمه فهمیدی 

البته شاید فرستاده دل پسرش بدست بیاره آشتی کنه 

خواهر بهش دستم نزن

بده همسایه 

یا فقیر

یا پس بفرست

ببین اعتقاد ما نیست اعتقاد اون شخصیه که میگیره وقتی انرژی منفی سمتت فرستاده میشه دریافت هم میشه 

ماکه نمیدونیم چه جور آدمی هستن ایشون

اگه مطمئنید داستانی پشتش هست،بندازید دور

اخه یه از خدا بی خبر واسه من دعا نوشته بود روانی شده بودم...بخاطرهمین اعتقاد دارم شدید

من باردار بودم همه چیز عالی ، با مادر شوهرم دعوامون شد بهم گفت تا من زنده ام رنگ و روی پسر نمی بینی  ، چون غربالگری رفته بودم مطمئن بودیم پسره و اینا براشون پسر خیلی مهمه ، خلاصه چن وقت قهر بودیم یهو اومد زنگ زد و از شانس دخترم در و باز کرده بود ، اومدن نشستن هیچی نگفتم خیلی عادی ناهار خوردن و پذیرایی کردم چن تا بیسکوییت آورده بود اصرار که بیار با چایی بخور...هیچی شبش مریض شدم ، فردا رفتم دکتر ، واقعا احساس میکردم دارم میمیرم رفتم سونو اول اینکه گفت بچه دختره ، حالا این هیچی بعد گفت دو قلو دختره و آخر هم گفت به شدت مشکل دارن ، رفتم سه بعدی و یکی شون متاسفانه ایست قلبی کرده بود و اون یکی ناهنجاری شدید قلبی داشت ...شش ماهم بود هیشکی باورش نمی شد تو یه روز همه چیز عوض بشه خلاصه سقط کردم و کسی که همش لبخند میزد و کاملا آمادگی این ماجرا رو داشت و تعجب نکرد فقط مادر شوهرم بود و بس .....لعنت خدا بهشون اینا کافر شدن ...خدا خودش جوابشو نو بده...

بی بلا گلم، ان شاء الله این چیزای بد ازتون دور شه🤲