من جبهه نگرفتم فقط ازدید خودم وارتباطم باجاریم نگا کردم واز پستایی که گذاشتم واقعا پشیمونم
حالا به کسی برنخوره من خودم روستاییم فک کردم جاری استارتر چون روستایی خوب اونم بنابه صافوسادگیش اینکارو کرده اجازه نگرفتنش بحثش جداس
بعد باتفاسیری که استارتر ازجاریش کرد بهشون حق دادم ناراحت بشه
ی چیز میگم بهت برنخوره
چقد بی چشم و رویی استارتر خیلی خیلی بی جنبه ای
اه اه حالم بد شد
حتما زنگ بزن خشتک همشون رو بیار پایین
چقد همه هار شدن😑
استارترمن چی بگم که برازایمانم شهر دیگه بودم وچون شغل شوهرم بدتایمه روزای اخرنرسیدیم خونه تروتمیز کنیم چندروز بعدزایمانم که مادرشوهر میادسرمیزنه بهم میگه اره باجاریت رفتیم بالاروتمیزکردیم اینقدرحرص خوردم هنوز که هنوز معنی کارشون نمیفهمم میدونن اون نمیشه به روچشم دیدنمون نداره ومادرشوهرمم ازسادگیش اینکاروکردم که جاری عوضیمو بردمنم بروم نیوردم اصلا چون بدون اجازم رفتن خیلیییی بهم برخورد خیلی بدم اومد تودلمه که یروزاینو بهشون بگم جالب اینه بین عروسا من نه فضولی نه کاری به کسی دارم نه همچین شخصیتهایی دارم
وقتی فهمیدم کلی باشوهرم چندباردعوا کردم چون جاریم خیلی ابزیرکاه وکلی دعوا وکینه ازش دارم بدبخت شوهرمم خبرنداشت واین دیگه بدتر منو بهم ریخت حس بدی بهم دست داد حتی امنیت نباید داشته باشم وقتی خونمو چندروز ول میکردم
بنظرمن که کار درستی نکردن
بدون اجازه خونه کسی رفتن حتی به نیت خوب هم اصلا درست نیست.
مادرشوهرتون هم که یه منت گذاشته که لحاف تشک هایی ک چندسال نشستین رو شسته!!!
اگر خونه شما و مادرشوهرتون یک جا هست
فکر کنم‌وقتایی ک شما نبودین اونا اونجا تلپ میشدن
