افتاده بود گوشه پذیرایی که بالاش تابلو فرش زدم
راستش من تو ۳۳سالگی ازدواج کردم.
فک و فامیلام فکر میکردم الان یه پیرمردی،زن مرد،یا زن طلاق داده میگیرتم.
شوهرم کمتر از یه سال از من بزرگتر
به خدا جشن عقدم،دو بار زنداییم دم گوشم پرسید شوهرت از خودت کوچیکتر.
اینقدر ناراحت شدم
برعکسش دخترش هی می‌اومد دم گوشم می‌گفت عمه چه خوشگل شدی.
شوهرم از اکثر دامادی فامیل سره.
خیلی ها همیشه بهم میگن همیشه اسفند دود کن.
زندگیت خیلی چشم داره.
با خودم میگم من که از دستم اومده خوبی کردم واسه چی آخه
سلام دوست عزیز یه سوال به شوهرت گفتی دعا پیدا کردی یا نه؟ اگه نگفتی هنوز هم نگو یه درصد احتمال بده خانواده شوهرت گذاشته طرف میفهمه تو پیداش کردی این دفعه میره جای دقیقتر خونت جا سازی میکنه صداشو در نیار
تازه گیا از ریخت و قیاقه ام افتادم
تورو خدا نخندید
فکر کنم چک نویس یه دانشجویه پزشکیه
عزیزم اگه اهل نماز هستی هیچ دعایی بهت اثر نمیکنه خیالت جمع
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
