تجربه 107
نام کاربری: fezzzzeh
فاصله سزارین قبلی تا انجام وی بک
علت سزارین قبل:
دکتری که زایمان طبیعی رو انجام دادند: دکتر مصطفایی
بیمارستان:
نام ماماهمراه:
سن بارداری هنگام زایمان: هفته ؟ بارداری
وزن نوزاد:
تاریخ تولد نوزاد:
سلام دوستان
من دیشب سحر ساعت۳ زایمان کردم، انشاءالله روزی همه
بسم الله الرحمن الرحیم
خاطره زایمان
من دو سال پیش یه زایمان زودرس داشتم به خاطر فیبروم بسیااار بزرگی که داشتم که متأسفانه بچه زنده نموند، چند ماه بعدش هم عمل میومکتومی انجام دادم و از همون زمان به فکر زایمان طبیعی بودم، چون تو عمل میومکتومی هم رحم برش میخوره، یه جورایی خودم رو ویبکی میدونستم، که با این تاپیک آشنا شدم و داستان ویبک رستا جان و بسیاری از دوستان رو که خوندم خیلی مشتاق شدم که انشاءالله هروقت باردار شدم دنبال پزشک یا مامای موافق ویبک باشم...
تا اینکه خدا خواست تیر ۴۰۱ باردار شدم، ولی خب نمیدونستم برم زیر نظر کدوم پزشک برای ویبک، توی تاپیک با گروه مادرانه خانم شریفی طب اسلامی آشنا شدم و عضو گروه شدم، به خاطر مشکلاتی که تو بارداری داشتم مثل اینکه آب دهنم خیلی زیاد بود و زیاد دستشویی میرفتم، خلط پشت حلق داشتم و هربار برای خارج کردنش عوق میزدم و ... تصمیم گرفتم مزاج شناسی بشم و دستور غذایی بگیرم ، سونو هم داده بودم تو ۱۴ هفته گفته بود جفتت پایینه، تا اقدام کردم برای مزاج شناسی و اینکه یه ماه تحت نظر باشم تو ۱۷ هفته چندتا قطره خون برام آمد که خیلی ترسیدم، دکتر هم به خاطر جفت پایین و سابقه زایمان زودرس برام قرص دوفاستون نوشته بود که اصلا نگرفته بودمش و نخورده بودم، که بعدش رفتم گرفتم ، البته تدابیر طب اسلامی رو هم از همکاران خانم شریفی گرفتم (مثل بستن شکم و روغن مالی به سمت بالا با روغن زیتون یا بابونه و...)
که الحمدلله بعد از اون دیگه خون ندیدم...
سعی کردم بعد از اون تدابیر اصلاح مزاجی که بهم داده بودن رو رعایت کنم و واقعا تا زمانیکه رعایت میکردم خیلی حالم خوب بودو همین که ترک میکردم حالم بد میشد، یکی از مواردی که خیلی رعایت کردنش برای حالم خوب بود پرهیز سردی دمایی و طبعی بود، که ای کاش زودتر با این گروه آشنا شده بودم، چون الان میفهمم یکی از دلایلی که تو بارداری قبلیم آنقدر حالم بد بود و دردهای شدید به خاطر فیبروم داشتم همین رعایت نکردن پرهیزات سردی بوده😔
شاید اگه این مسائل رو رعایت میکردم نه آنقدر درد میکشیدم و نه اینکه بچه ام رو از دست میدادم... استغفرالله من کل ذنب، الحمدلله علی کل حال...
خلاصه بالا پایین زیاد بود تو بارداریم و اینکه متاسفانه دکتر گلشیرازی و بیشتر دستیارش استرس بهم وارد میکردن، مثلا دستیارش هی به من میگفت تو های ریسک هستی و از این حرفها. البته طبق توصیه طب اسلامی از اسپری گلاب در طول روز استفاده می کردم تا کمتر استرس بگیرم که واقعا خوب بود...
خلاصه اینکه منی که هی بهم میگفتن استراحت کن و خیلی فعالیت نداشته باش چون خطر زایمان زودرس داری و تا ۳۵ هفته نه ورزشی نه پیاده روی ...
دیگه از ۳۶ هفته تقریبا شروع کردم به ورزش و کمی هم پیاده روی البته باز هم هر روز انجام نمیدادم چون حسابی تنبل شده بودم و البته سنگین هم شده بودم ...