بعداز ۴ سال بودن کنارش آیا...

خیلی ها با عشق و علاقه ازدواج کردن به نتیجه نرسیدن خودت سبک سنگین کن از من به تو نصیحت دلت واسه کسی نسوزه فقط به خودت فکر کن به رفتارها و حرفهای قبل ازدواج اعتباری نیست خرشون که از پل میگذره تازه خود واقعی شونو نشون میدن 

موقع ازدواج تصمیم منطقی بگیر نه احساسی.خودتو بخاطر هیچ کس نیار پایین.چون بعد ها همون ادم تو روت میگه میخواستی جواب مثبت ندی.منو از اول دیده بودی..

بعدم خانواده خیلیییییی مهمه.چون پسر یا دختر از همون خانواده به عمل میان.

عاقلانه تصمیم بگیر نه احساسی.چوب احساس رو خوردن واقعا مرگ تدریجیه

من خودم وقتی ازدواج کردم شوهرم هیچی نداشت نه کار داشت نه سربازی رفته بود.عوضش سه دونگ از یه مغازه داشت از خودش و اینکه خانوادش عالی بودن.خودشم هم تحصیل کرده بود هم سر به زیر و با فرهنگ.فقط شغل نداشت.اوایل سختی کشیدیم .تو شهر غریب رفت سربازی و من تک و تنها موندم.ولی خودش و خانوادش نذاشتن اب تو دلم تکون بخوره خدایی.میخوام بگم اگه خانوادش و خودش خوبن ،اوضاع مالی رو میشه تا حد زیادی تحمل کرد.ولی خانوادش خوب نباشن سخته.

همین ادم فردا اگه به مشکل بخوری نمیگه دستت درد نکنه با من ساختی میگه چشمت کور زنه همون خاستگارت میشدی

شدیدا موافقم‌.البته در مورد خودم صدق نکرد خوشبختانه.ولی خیلی زیاد دیدم و شنیدم.

دلتون برای کسی نسوزه

عزیزم اینکه میگن رابطه قبل از ازدواج اشتباهه همینه. شما ب این آقا وابسته شدی.عیبلشو نمیبیتی. بذار برید زیر ی سقف اونوقت تازه میفهمی چ معایبی داشت و چشماتو بستی. آما چون ب این دومیه وابستگی نداری عاقلانه شرلیطشو میسنجی و جواب میدی 

الان نمیتونی بفهمی مشکلش چیه ولی مطمئن باش خانوادت بهتر صلاحتو میفهمن

خب باید تا الان تکلیفتو مشخص میکرد..بهش بگو من الان یه خواستگار خب دارم که خانوادم راضی هست .اگر شما قصدت برای ازدواج جدی هست موضوع رسمی کنیم 

چرا میشه.منظورم از خانواده وضع مالیشون نبود.منظورم سطح فرهنگشون بود

پدر شوهر من میلیاردر بود در حالی که بابای من یه کارمند ساده.ولی شوهر من هیچی نداشت و دانشجو بود.من از همون روز اول با خودم عهد بستم هیچ‌ انتظاری از پدرسوهرم نداشته باشم.و هیچی نخواستم ازشون.و به با نداری شوهرم ساختم.ولی پدرشوهرم انقد با فرهنگ بود که نذاره اب تو دلمون تکون بخوره.هر چند که اگه کاری نمیکرد برامون من اعتراضی نداشتم