من تو هر دو بارداریم دیابت داشتم با تزریق انسولین از اول بارداری
سر. بارداری اولم با شوهرم دعوام شد خواهرش با سیاست از خونم بیرونم کرد ۵ ماه خونه بابام بودم شوهر آشغالم یه زنگم بهم نزد ....
بچه دومم و وقتی زایمان کردم اومدم خونه اول برای شوهر کثافتم غذا پختم بعدم نوزادم و بردم حموم شستم ....
دو تا بچه و دارم تک و تنها بزرگ میکنم شوهرم وقتی بچه گریه میکنه من دستشویی باشم نمیگیرش...همش هم سر لجبازی های بچه فحاشی میکنه ( بهانه ش هست)
اونوقت دختر خواهرشوهرم از روز اول بارداریش خورد و خوابید همش به گشتن با دوستای شوهرش بود الانم بچه ش ۱۹ ماهشه یه بار نبرده حموم
مامانش میگفت کتکش میزنه بهش غذا نمیده .... اعصاب نداره..،
بعد مادرشوهرم بیشعور من همش به من متلک میندازه زاییدن راحته تربیت کردن مهمه
حالا بچه های خودش چی هستن؟؟؟
شوهر من هرزه الکی
دخترش فتنه عالم...
ببخشید طولانی شد