من با ۳ بار خیانتش ساختم خواستم زندگی کنم ب حدی داغون خیانتش جلو چشمم بود که میرفتم خونه ای که قرار بود توش زندگی کنیم یه فرش و رختخواب بود پوسته ک ا ن د و م میدیدم میگفت مال داداشمه ولی مال خودش بود
تو بغلش میخوابیدم صبح بیدار میشدم میدیدم تو گوشیش التماس زن صیغه ای میکنه بیاد پیشش و پولش بده
من همه اینارو ساختم با اینکه ۱۸ سال داشتم بهترین موقعیت رو داشتم خوشگل هم بودم ولی وقتی دخالت خانواده اش قطع نشد و به خانوادم بی احترامی میکرد جدا شدم الان ۱ ماهی میشه