از مادر شوهرم دلم‌گرفته

قطعا عمدی تو کارش نبوده شاید بنده خدا سلیقش همون بوده و لباس عروس دیده ذوق کرده 

نه به روی مادر شوهرت بیار نه شوهرت نه اینکه خودتو ناراحت کن

اگه تو همه چیز انقد حساسی و ناراحت میشی یکم روی خودت کار کن وگرنه الکی با این فکرا خودتو پیر میکنی 

سر چه چیزایی خودتون رو ناراحت می کنید حتما سلیقه اش بوده،مامان من هم برای دختر خواهرم از همین لباس عروسا  خریده،کلی تشکر کرد با اینکه تنش نمی کنه حالا اگه مادر شوهرش می خرید می کوبید تو سرش

حالا اون واسه بچت اورده برا من وقتی بله برون اوردن یدونه شال خریده بود همه میگفتن اون چیه برات اورده هزارتا اسم رو شال گذاشتن منم دیگه سرم نکردم رفتم یه شال دیگه خریدم ولش کن خودتو ناراحت نکن

عزیزم اونودیده خوشش اومده شایداصلا بحثش قیمتش نبوده فقط خوشش اومده 

سیسمونی که برای مادر دختره

عزیزم اگه تو سلیقه ت نبوده از این به بعد به بهونه اندازه نبودن لباسها، خودت باهاش برو، اون چیزی رو که خوشت اومده بردار

ولی به نظرم همینکه لطف کرده و خریده خیلی ارزش داره

دیگه قیمتش رو کار نداشته باش

بستگی داره حالا بعشیا یه گند دست لباس و لحاف تشک اینا میدن. بعصیا نمیدن.. مادرشوهر من که از الان از این حرفا میزنه که بعدا نگم چرا ندادین. بده یا نده هم برام فرقی نداره خوشحالم میشم که چیزی نده

یه پتو داده که از قبل تو خونشون بود کاورش پاره. بعد برگشتهمیگه بیا این مال بچه ات ولی بزرگ شد خودم بهش میگم فلان پتو من دادم بهت. منم کاورش عوض کردم اومده دیده میگه مگه من نداده بودم به بچه ان؟ گفتم بله ولی کاورش داغون بود منم عوض کردم.. من بمیرمم نمیندازم رو پسرم اون پتو که بعدا بیاد به پسرم بگه اره من دادم بهت

وای از این دبیر های باز نشسته خسیس ترین آدم ها هستن