فاطمه جان من تاپیکتو خوندم کاملا مشخص بود شوهرت الکی بهت گفته میرم باشه میرم طلاقت میدمو فلان دوستت داره منم تو نامزدی و عقد چندین بار حرف طلاقو زدم دقیقا شوهرم همین جوری برخورد کرد میگفت باشه قسم بخور من میرم باقی کاراشو میکنم میخواست مطمئن بشه من دوستش دارم یا نه از ته دل میگم یا نه وقتی مطمئن میشدم اونوقت اونم دلش میشکست میگفت نامردم نرم ولی نمیرفتم
ولی در مورد شک و تردیداش چیز کمی نیس با کمک مشاور و وساطت بزرگترا درستش کن اصلا همین ایندفعه رو بهانه کن تا بیاد خونتون بابات باهاش حرف بزنه که دنبال درمان خودش باشه وگرنه حیف میشی