اعصابم خیلی خورده

کلاسای مریوط به زایمان طبیعیشو نمیرم

خب من تجریه ندارم یزای همین میرم

خب حاضر نیست دیگه کلا فقط دوست داره بشینم خونه خرج نکنم ، خواهر خودش هر روز یه لباس تنشه و همشم لباسای گرون میگیره این حتی حاضر نیست مواد غذایی مفید برای بچه پول براش بده یکم گرون باشه انقدر میگه چقدر گرونه و این حرفا که ادم از خزید و‌خوردنش پشیمون میشه حساب دو قرون دو قرون خرجاشو میکنه ، پریروز هوس شیرینی کزدم رفتم گرفتم میگه کلی گرفتی اشتباه حساب کرد انتظار داشت دونه ای بردارم ! بخدا این مدلی نبوذ وگرنه اصلا باهاش ازدواج نمبکردم اصلا ادم خسیس نمیتونم تحمل کنم ، دور و وریامو میبینم انقدر به خودشونو و خورد و خوراکشون میرسن بعد خودمو میببنم از خودم و زندگیم بدم میاد بابت هز خرجم باید بهش جواب پس بدم

والا من که اصلا خرج نمیکنم خودش میبینه لباسام همه برای دوران مجردیمه انقدر که لباس میخریدم مجرد بودم از وقتی باهاشم زیاد لباس نخریدم عید به عید اونم نه عین قبل برم کلی لبلس بگیرم مثل مجردیام ، همش منو میبره حاهای ارزون اخرم زیاد چیزی نمیگیرم همونارم ۱ سال میپوشم ، والا خونه مامانم بود انقذر تو رفاه بودم مامانم نمیزاشت اب تو دلمون تکون بخوره تازه وضع مامانم نسبت به شوهرم پایبن تره ولی اون خرجی که اون برام میکرد یک هزارمشو شوهرم تا حالا تو این دو سال برام نکرده ، خیلی خسیس شده ، خسیس نبوذ پرش کردن بهش یاد میدن ولی کی نمیدونم ، شایدم ایراد از منه از اول نه خرید زیاد کردم نه کلاس رفتم عادت کرده به کم خرجیم ، الان یه کلاس میخوام برم و لباس بارداری میخوام زورش میاد پول بده چون عادتش ندادم مرتب لباس بگیرم از بس لباسای دوره مجردیمو پوشیدم سختشه برام خرید کنه