شما اگه خانواده خودتم اومده بودن بعد شوهرت میخواست بره به خانوادشو از قضا دایی و بچه هاش که کلی باهاشون خاطره داره سر بزنه ناراحت نمیشدی اگه بهت میگفت به مامانت اینا بگو برن من میخوام برم مسافرت؟!!!!!
باور کن میومدی اینجا یه بلوا و آه ناله و گریه زاری راه مینداختی که آی خانوادمو به خاطر دایی فلان فلان شدش داره بیرون میکنه... 😑😑😑
عزیزم هیچ چیز مهم تر از زندگی شخصی و شوهرت نیست خانواده و فامیل همیشه هستن
بنظرم ب مامانت اینا بگو زنگ بزنن برا ناهری شامیدعوت کنن باهم برین هم تو بخاستت رسدی هم خودشون متوجه چیزی نمیشن و هم اینکه شوهرت کیف میکنه میبینه ب خانوادش احترام گذاشتی بنظرم مهمون حبیب خدا هرکی میخاد باشه.باشون بد رفتاری نکن.یلحظه فکر کن مامان بابای خودت اومدن خونت راضی میشی شوهرت جوری زفتار کنه ک یعنی برن از خونش
نه بابا بد رفتاری که نمیکنم اصلاااا
برای نهارم دیروز دعوتمون کردن امروزم گفتن بیاین مادر شوهرم گفت تو برو من نمیام
تنها هم برم بعد از حرفایی ک الان بهش زدم فک میکنه الان ننش فرشته س منم گودزیلااااااا ولشون کردم رفتم
عزيزم از رو نرو...اگه الان جلوشون واينسى،دور از جون بايد تا اخر عمرت حمالي براشون بكنى
پيش اونا به همسرت بگو بيلط هارو گرفتى،اگه فهيم بودن كه پاميشن مثله آدم ميزن،اگه نرفتن تو باز كار خودتو بكن و پاااشو برو
سختم بشه؟خب انتظارمو گفتم!
ینی من نباید خانوادمو ببینم؟مسافرتامون شده همش خانواده ی شوهر
منم مادر بزرگ سن بالا دارم خدایی نکرده ی بلایی سرشون بیاد چی!من نباید ببینمشون؟شدم تارک دنیا نه هیچکس منو دیده نه من کسیو دیدم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
