فدات بشم بخدااونقد سر اینکه یک کلمه گفتم چرامامانت اینو گفت توجمع بهم چراجاری تحقیرم کرد چه کتکاکه نخوردم مثلا قهر میکرد بعدمن ازتنهایی میرفتم میگفتم باشه هرچی میخان عذابم بدن بیااشتی کنیم میگفت نه پاپیچش میشدم کتکم میزد به مادرش گفتم گفت ببین چرامیزنه دیگه 😑البته دروغ نگما ازاون موقع دیگه نزد مامانش بهش گفته نزن میدونم خیلی به حرف خونوادشه
واینکه الان خیلی وقته این اخلاقاشو گذاشته کنارو خیلی بهترشده خیلی ولی خب هیچوقت یادم نمیره شبایی که تاصبح گریه کردم شبایی که کتک خوردم سراینکه بک کلکه به شوهرمدگفتم تحقیرم کردن و فلان...چشام خیلی ضعیف شده ازگریه😔