کاربر هنرمندم و فیزیکدان یکی بودن؟؟ صفحه 2

مدیر استارتر

عضویت: 1396/12/18

تعداد پست: 1370

آره می‌گفت ان شالله روزی برسه که به جای روسری پوشک بچه تونو سرتون کنین و هیچکس حرفاتونو باور نکنه 😂 ...

من از اونجاک گفت با مرد غریبه رفتم سفر بهش شک کردم قبلش کلی از حیا و شرمش میگفت. نمیتونست تو چشای یه مرد نگاه کنه اونوقت زرتی با ماشین شخصی یه مرد نامحرم رفت مسافرت :/

1398/04/22

|

16:00

2 نفر لایک کرده اند ...

یاسان4

عضویت: 1389/01/24

تعداد پست: 35736

من از اونجاک گفت با مرد غریبه رفتم سفر بهش شک کردم قبلش کلی از حیا و شرمش میگفت. نمیتونست تو چشای یه ...

من از مشابهت بیوگرافی و ادبیاتش با فیزیکدان و استاد .

و وقایع نمایشگاه و اون استاد پیر ۸۰ ساله

هرگاه خداوند تورا به لبه پرتگاه هدایت کرد به او اطمینان کن چون یا تورا از پشت خواهد گرفت یا پرواز کردن را به تو خواهد آموخت.

1398/04/22

|

16:02

1 نفر لایک کرده اند ...

دنیز_خانوم

مدیر استارتر

عضویت: 1396/12/18

تعداد پست: 1370

من از مشابهت بیوگرافی و ادبیاتش با فیزیکدان و استاد . و وقایع نمایشگاه و اون استاد پیر ۸۰ ساله ...

من فقط بهش گفتم توقع نداشتم با مرد غریبه بری سفر بعدش اف شدم. وقتی اومدم ۲۸ ریپلای داشتم همشون ریخته بودن سرم ک کار بدی نکرده و زیر نطر پدرشه و فلان . خوردن منو :/

1398/04/22

|

16:04

3 نفر لایک کرده اند ...

یاسان4

عضویت: 1389/01/24

تعداد پست: 35736

من فقط بهش گفتم توقع نداشتم با مرد غریبه بری سفر بعدش اف شدم. وقتی اومدم ۲۸ ریپلای داشتم همشون ریخته ...

متاسفانه نمیزارن هرکی نظری داره بگه .میترسن داستان رو از دست بدن .آخه دروغ باشه ولو شیرین فایده. اش چیه؟!

هرگاه خداوند تورا به لبه پرتگاه هدایت کرد به او اطمینان کن چون یا تورا از پشت خواهد گرفت یا پرواز کردن را به تو خواهد آموخت.

1398/04/22

|

17:03

2 نفر لایک کرده اند ...

عزیزخانوم

عضویت: 1397/02/06

تعداد پست: 399

دیگه به هیچ داستانی اعتماد نمیکنم. بدجور رو دست خوردم. فکر نمیکردم الکی باشه. الان که فکر میکنم میبینم چطور باورش کرده بودم. دختر به این کمالات... مگه میشه... مگه داریم؟!

1398/04/22

|

19:13

3 نفر لایک کرده اند ...

متینا97

عضویت: 1397/06/14

تعداد پست: 2581

منو باش پیام دادم بهش

گفتم تو راه برگشت چی گفتین!!

گف سرسنگین بودم حرف نزدم...

وووواااااای من چقد باور کردم.....مخصوصا جاهای رمانتیکشو چقد دوس داشتم...

بعد استاد برام ی قیافه پیر بود .این اذیتم میکرد فقط خخخخ

پسر قشنگم روی بالهای فرشتگان زیر چتر خداوند آرام باش چه بسا که آنجا گرم تر از آغوش مادرت باشد به امید دیدار....|||||||

1398/04/22

|

23:43

2 نفر لایک کرده اند ...

دنیز_خانوم

مدیر استارتر

عضویت: 1396/12/18

تعداد پست: 1370

منو باش پیام دادم بهش گفتم تو راه برگشت چی گفتین!! گف سرسنگین بودم حرف نزدم... وووواااااای من چقد ...

عکس استادم گذاشت ؟؟

1398/04/24

|

21:35

0 نفر لایک کرده اند ...

دنیز_خانوم

مدیر استارتر

عضویت: 1396/12/18

تعداد پست: 1370

دیگه به هیچ داستانی اعتماد نمیکنم. بدجور رو دست خوردم. فکر نمیکردم الکی باشه. الان که فکر میکنم میبی ...

عزیزم تازه واردی؟ اینجا اینقد از این داستانای دروغ هست ک نگو ... این واسه ما کوچک ترینش بود تقریبا ! یه داستانایی بوده که بخاطرش گریه کردیم و غصه خوردیم تهش فهمیدیم الکی بوده. این چیزی نبود ک

1398/04/24

|

21:39

1 نفر لایک کرده اند ...