2733
2739
عنوان

رفته بودیم خرید دخترم گم شد😭

| مشاهده متن کامل بحث + 2027 بازدید | 83 پست

منم برا خرید عید با شوهرم و پسرم زغتیم بازار با شوهرم وارد یه مغازه شدیم برگشتم عقب دیدم پسرم نیست منم جیغ و داد تازه از حال هم رفتم به پلیس هم خبر داریم کل کاسبا و مغازه دارا هم دنبالش این در و آون در هر چه گشتن نبود که نبود من که دیگه پهن شده بودم تو خیابان بعد یک ساعت دیدم بغل یه آقای داره دنبال پدر و مادر بچه میگردد اقاهه گفت داشتم میرفتم خونه دیدم یه بچه ای یه پاستیل دستشه داره میخوره و سرشو انداخته پایین و همینجوری مستقیم داره میره گفته دنبالش رفتم بببینم کجا میره گفت اینقد که پیاده پشت سرش رفتم دیگه خسته شده بودم گفت دیگه رفته بودیم تو یه محل دیگه وقتی پاستیل تموم شد سرشو بلند کرد گفتم کو مامانت گفت پشت سرمه برگشت عقب دید نیستش زد زیر گریه منم آوردم بدمش دست پلیس باورتان میشه انگار دوباره خدا بهم داده بودش وقتی دید دارم گریه میکنم گفت مامان چرا گریه میکنی بابایی برات پاستیل نخرید

وای وای منم این حسو تجربه کردم 

بعد نمیدونم چرا همه بچه ها رو شکل بچه خودم میدیدم

واقعا انگار تمام حسام از بین رفته بود و میتونستم اراده کنم بمیرم 

تو پادکا مخصوصا اخر هفته یا نرید یا فقط دنبال بچتون باشید

چالش پاییزی بامدادخمار🍁🍁🍁🍁🍁وزن شروع 60450     وزن پایان چالش 56

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

منم برا خرید عید با شوهرم و پسرم زغتیم بازار با شوهرم وارد یه مغازه شدیم برگشتم عقب دیدم پسرم نیست م ...

فقط خدا خودش مواظب بچه هامون باشه

چه باحال گفته بابا برات پاستیل نخریده😂اتفاقا دختر منم همون لحظه داشت پاستیل میخورد😐

🤰🏻من ريخته ام در رگ تو شیره ی جان❤هی چرخ بزن در من و دل را بتکان❤این هم نفسی، چه حس و حالی دارد❤ در پیکر من دو قلب دارد ضربان💞

منم یک بار با شوهرم رفتیم بازار پسرمو سپردم دستش ی لحظه رفتم تو مغازه برگشتم دیدم بچه نیست و آقا بیخبر گفتم بچه کو گف مگه نیومد دنبالت خوبه زود از مغازه اوندم بیرون او طرف خیابون نگا کردم دیدم بچم دنبال ی خانم چادری داره میره دو سالشم بود انقد ک وحشت کردم چادر و شالم از رو سرم افتادن خبر نداشتم انقد ک خودمو زدم پاهام بی حس شدن  باباش بدو رف دنبالش آوردش ولی از اون روز دیگه بچه رو ندادم دسش الان ۴ سالشه😭😭😭😭😭😭😭

2728
منم یک بار با شوهرم رفتیم بازار پسرمو سپردم دستش ی لحظه رفتم تو مغازه برگشتم دیدم بچه نیست و آقا بیخ ...

امان از دست این باباها! من که میگرن دارم! از ناراحتی سردردم شروع شده خوابم نمیبره😭

🤰🏻من ريخته ام در رگ تو شیره ی جان❤هی چرخ بزن در من و دل را بتکان❤این هم نفسی، چه حس و حالی دارد❤ در پیکر من دو قلب دارد ضربان💞
امان از دست این باباها! من که میگرن دارم! از ناراحتی سردردم شروع شده خوابم نمیبره😭

خدا رو شکر ک بخیر گذشت منم تا ی مدت خودمو سرزنش میکردم و فقط کارم گریه بود ک چرا هواسم ب بچم نبود 

بخدا یه بلاهایی سر دخترم اورده تا حالا بیچاره کوچیک بود تازه جون گرفته بود سوار گردنش کرد یهو دیدم ب ...

وای بریدم از خنده🤣🤣🤣دخترتو اصلا نسپر بش 


تنها دوستم تویی خداجونمممم .هیچوقت تنهام نزار
2740
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز