شما چجوری به ترساتون غلبه میکنین ...گاهی از مردا واسه سر نترس داشتنشون خوشم میاد...از اینکه مثلا تو رانندگی خیلی شجاعن...یا تو موقعیتای دیگه...شما هم شجاعین؟
خروس😰 یه بار رفتم روستاه تو کوچه افتاد دنبالم هی اون نوک میزد هی من جیغ آبرومو برد
منم بدم میاد از خروس
"من بسیار ثروتمند، بسیار، زیبا و بسیار غمگینم" ................................................................................................................ می توان همچون عروسک های کوکی بود/با دو چشم شیشه ای دنیای خود را دید/می توان در جعبه ای ماهوت/با تنی انباشته از کاه/سالها در لابلای تور و پولک خفت/می توان با هر فشار هرزه دستی/بی سبب فریاد کرد و گفت/"آه من بسیار خوشبختم"
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اخه از خود تاریکی که نمیترسم وقتی تاریک میشه کلا فکر جن و روح میاد تو ذهنم همش
اصن بهش فکر نکن ...اونقدر خسته باش که وقتی سرتو گذاشتی رو بالش دو دیقه همنکشه که خوابت ببره....من وقتی خسته نیستمو میخوام بخوابم اینفکرا میاد تو سرم