تازه دو ماه هم نیس عروسی کردیم...

نه از زندگیم خداروشکر راضیم و شوهرم خیلی هوامو داره و همه چی خوبه اگه ویار بزاره  دیگه شد ان شاءالله ۳ نفری خوشی میکنیم  

انشالله نی سالم بیاد بغلت ویار هم تموم میشه دیگه زیاد طول نمیکشه ،،من که خودم هنوز عروسی نکردم ولی به هیچ عنوان نمی تونم تصور کنم ۲ سال یا کمش ۱ سال و نیم به بچه فکر کنم بهترین کار اینه با اخلاقیات هم دیگه بیشتر آشنا بشیم و اولش وقت بزاریم واسه محبت بیشتر به هم دیگه بعد بچه ،در  کناری یخورده هم کیف و حال کنیم😁😁

خب نامزدی مگه چش ما یا سال نامزد بودیم همه کیف و حالمون کردیم و اشنایی هم بنظر من همون اوایل صورت میگیره و بقیش برا تغییر همدیکه ادامه پیدا میکنه درصورت ناراضی بودن از همدیگه..وگرنه ی ماهه نامزدی همه چی کاملا دست ادم میاد ..ان شاءالله خوشبخت بشی عزیزم

چقدر کار خوبی کردی اتفاقا از همین اول با بچه کامل میشید دیگه راه دخالتشون بسته میشه

شوهرتم زود مرد میشه

این روزا هممیگذزه نمیمونن

اره واقا فوایدی هم داشته اینه که نمیزارن دست ب سیاه سفید بزنم  خدا شوهرم حفظ کنه هم بیرون کار میکنه هم تو خونه کلا از اولش خوبه اینطور بار بیاد و مادرشوهرم اینا هم بهم میرسن و اخلاقش خیلی خوبتر شده خلاصه دوران نارکردنمه  اما واق ویارم شدیده از بس تهوع دارم بالا میارم کل بدنم درد میکنه ۳ ماهه کلا غذا هم نپختم هیچی 

عزیزم من خودم عقدم از اخلاق همسرمو کامل شناختم ولی بازم نامزدی با عروسی فرق داره و اینم که بخاطر کار همسرم ما اصلا کیف و حالی نداریم خیلی هم داره عقدمون مزخرف میگذره 😒😒واسه همین اصلا دوست ندارم یه سال اول زندگیمون بچه باشه

سعی کن بازم ازین دوران استفاده کنی نامزدی و عقد واقا  یچیز دیگس اگه ب کار باشه که بعد ازدواج تلاش و کار مرد چندبرابر میشه ماکه عقد همش گشتن و خوشی و بیرون غذا خوردن و کلا خوب بود اما بعد ازدواج ی سری خرجای اضافی مالی میاد که مرد مجبوره از تفریح کم کنه تا ب خرجا و مسولیت های مهمتر برسه کلا از عقدت استفاده کن من شوهرم اگه کارش تا شب طول میکشید شام یا بعد شام میرفتیم بیرون شمام همین کار و کن بگو بدونه و برین خاطره بسازین

همینجوری عادت کنه خیلی بهتره

دورانت تموم‌میشه ولی قدرتو میدونه

قدمش خیر باشه برات

بهترین کارو توکردی

من پونزده ساله اقدام نکزدم همش به هوای موقعیت بهتر و اینکه خوشی کنیم و سفر بریم

مث سگ پشیمونم

نه خوشی کردیم نه هیچی فقط توسر هم زدیم و حوالی نادرشوهر کردم بیست و چهار ساعتم تو زندگیم دخالت کردن شوهرمم بچه موند مرد نشد

الان فکر میکنن دوسالشه

بابا شده بودخودش میفهمیدن مرد شده آنقدر واسش تصمیم نمی‌گرفتن

عزیزم اتفاقا اول زندگی بیشتر بحث پیش میاد چون هنوز اخلاق همدیگه ر نمیدونی

یکم صبوری کنید احترام ها رو نگه دارید به خدا مردا رو یکم تحمل کنید خیلی خوب میشن اولش میخوان بگم ما مرررد هستیم

اره میگه تو الان سختی میکشی منم برات جبران میکنم بعد ب دنیا اومدنش خودم نگهش میدارم حتی میشوم واقا روزای  بدی و میگذرونم اما ب امید تموم شدن میگذرونم و..عزیزم شمام دیر نیس اقدام کن ان شاءالله همه چی درست میشه و نی نی خوشمل  سالم بغل بگیری 

عزیزم حساسیت زدایی کن یه مدت زیاد تر برو که فکر نکنن میخوای پسرشون رو جدا کنی  حداقل هفته ای یه روز برین اونجا یا بعضی روزا برین سربزنین یا زنگ بزن که  بیشتر احساس صمیمت کنید  

هفته ای یه بار برین...هم احترام به همسرت گذاشتی و خونواده ش..گهم عادت میکنن به هفته ای یکبار

یه روز تو هفته رو تعیین کنو هر هفته برین

ما با پدر شوهرم اینا تو یه محله بودیم من زیاد نمیرفتم هفته ای یک روز میرفتم پدر شوهرم گلایه کرد پیش شوهرم ،اونم گفت من خودم بهش گفتم هفته ای یک روز بسه آدم نباید شور یه چیزی رو دربیاره ،همون شد دیگه هیچ وقت گلایه نکرد اینم بگم انصافا خانواده شوهرم آدمای خوبین 

😂😂😂😂😂 منحرف فی الارض