2737
2734
عنوان

سختی های زندگیتون ک الان براتون خاطره شده؟؟

| مشاهده متن کامل بحث + 1783 بازدید | 44 پست
من سختى داشتم كه جورى روم تاثير گذاشته كه حس ترسش هنوز باهامه.هميشه هست.اگر بتونم با خوبى از خو ...

زمان همه چیو حل میکنه 

من دچارنقص عضلانی هستم😢😢😢😢                         وقتی میخندم لپام چال میشه😅😅😂😂😂😂

سال اولی که ازدواج کردیم مستاجر بودیم نه ماشین داشتیم نه چیزی 

 هرماه صدو پنجاه تومن پول کرایه خونه بود 

یه ماه  حقوقمونو دیر واریز کردن 

سربرج بودو خودم یه قلک داشتم پارش کردم کلا توش 152تومن پول بود. همش هزاری و دو هزاری 

بردیم مغازه پولشو  پنجی دهیی کردیم دوتومنم واسه خودم ورداشتم بقیشو دادیم صاحبخونه



یبارم برای یه هفته کلا ده تومن پول داشتیم یخچال تقریبا  خالی انقد  بیپول بودیم که دانشگاه نرفتم  

این قضیه مال سه سال پیشه 

الان خداروشکر خونه خریدیم ماشینم داریم درسته همه حقوق بابت قسط خونه میره اما. راضیم خداروشکر میکنم که حداقل.  آرامش داریم

من حال کسی رو که ناخواسته باردار شده و کلی غصه میخوره نمیفهمم همونطور که اون حال من برای به آغوش کشیدن بچه ای که نمیخوادش دارم رو نمیفهمه....اون غصه میخوره چون برای لحظه های نبود بچه دنیایی ساخته همونطور که من برای بودن بچه دنیاهامو می سازم...یه روز دیر شدن موعد پریودی برای اونا معنی گرفتاری و اضطرابه اما برای من پر از تخیل و رویاست...اون با دیدن اولین قطره خون خوشحال میشه و من کاخ آرزوهام نابود میشه...دلم میخواست برای بچه ام یه مادر جوون باشم اما دست تقدیر قوی تر از آرزوهای منه...قدرت جنگیدن با تقدیر رو ندارم...تسلیمم...مجبورم که تسلیم باشم...😢برای آروم کردنم نگو خوشحال باش که بچه نداری و راحتی...آروم نمیشم عذاب میکشم، اگه نبود این نعمت راحتی داشت پس چرا دل من  آشوبه؟؟؟ دلم میخاد بوی تن بچه امو استشمام کنم،دلم میخاد بغلش کنم و لبهامو ساعتها روی گونه ی نرمش بذارم، دلم میخاد لحظه هام پر بشه از دغدغه ی شستن شلوار کوچولوی نی نیم😍، دلم پر میکشه واسه بازی نی نیم با بابای مهربونش، واسه اولین روز مدرسه اش، واسه قد کشیدنش، واسه کت و شلوار دامادیش و لباس سفید عروسیش، من هر روز با دنیایی که تو در واقعیت داری در رویاهام زندگی میکنم، ...لحظه هایی که برای تو گذراست برای من آرزوست...پس برام دعا کن💔

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

یبار بچه بودم بابام 17ماه بیکار شد و ماموندیمو بیپولی دقیقا همین روزا بود دمه عید هیچی نتونسیم بخریم  ولی خدارحم کرد  سال بعدش بابام کم نذاشت برامون 

من حال کسی رو که ناخواسته باردار شده و کلی غصه میخوره نمیفهمم همونطور که اون حال من برای به آغوش کشیدن بچه ای که نمیخوادش دارم رو نمیفهمه....اون غصه میخوره چون برای لحظه های نبود بچه دنیایی ساخته همونطور که من برای بودن بچه دنیاهامو می سازم...یه روز دیر شدن موعد پریودی برای اونا معنی گرفتاری و اضطرابه اما برای من پر از تخیل و رویاست...اون با دیدن اولین قطره خون خوشحال میشه و من کاخ آرزوهام نابود میشه...دلم میخواست برای بچه ام یه مادر جوون باشم اما دست تقدیر قوی تر از آرزوهای منه...قدرت جنگیدن با تقدیر رو ندارم...تسلیمم...مجبورم که تسلیم باشم...😢برای آروم کردنم نگو خوشحال باش که بچه نداری و راحتی...آروم نمیشم عذاب میکشم، اگه نبود این نعمت راحتی داشت پس چرا دل من  آشوبه؟؟؟ دلم میخاد بوی تن بچه امو استشمام کنم،دلم میخاد بغلش کنم و لبهامو ساعتها روی گونه ی نرمش بذارم، دلم میخاد لحظه هام پر بشه از دغدغه ی شستن شلوار کوچولوی نی نیم😍، دلم پر میکشه واسه بازی نی نیم با بابای مهربونش، واسه اولین روز مدرسه اش، واسه قد کشیدنش، واسه کت و شلوار دامادیش و لباس سفید عروسیش، من هر روز با دنیایی که تو در واقعیت داری در رویاهام زندگی میکنم، ...لحظه هایی که برای تو گذراست برای من آرزوست...پس برام دعا کن💔
2731

ما خدا رو شکر زندگی آرومی داشتیم و مشکل مالی خاصی نداشتیم , اما تو مدرسه از بس من به معلم ها  میگفتم کتاب کمک آموزشی نخریم , پول نداریم , میخواییم چیکار , دیگه کم کم همه باور  کرده بودن وضع من بده , دم عید مدیرمون من رو تو دفتر خواست یک پاکت داد توش کمک خرجی عیدی بچه های بی بضاعت بود . من 😐 مدیر 😄 بنده خدا فکر میکرد خجالت میکشم....

پ.ن: هنوزم هیچ اعتقادی به کتاب کمک درسی ندارم هزینه الکیه

سختیای بچگیم

اینکه دستمون تنگ بود

بابام تا نصفه شب کار میکرد

صب که ما میخواستیم بریم مدرسه رو طاقچه به ترتیب خواهر برادرمو من برامون خرجی گذاشته بود

یا مثلا پول اردو یا...

اون موقع با دیدن اون پول بال درمیاوردم از خوشحالی اما الان میفهمم اون شبا که ما فرداش اردو داشتیم چقد بیشتر کار میکرده بابام تا پولو محیا کنه

اصلا گریم میگیره واسه قبلنا واسه همه چی....

سختیای بچگیم اینکه دستمون تنگ بود بابام تا نصفه شب کار میکرد صب که ما میخواستیم بریم مدرسه رو طاق ...

باباها اینجوری خوشحال ترن مطمئن باش خستگی کار کردنش با خوشحالی شما از تنش بیرون میرفته

😍آه باران باران    شیشه پنجره را باران شست    از دل من اما چه کسی یاد تو را خواهد شست؟؟😍
2738

موقع ازدواج بی ماشین بودیم و بی پول. ماه عسل با اتوبوس رفتیم شمال.  تازه وسط راه خرابم شد😁😁

مهربانوی عزیز نمیگویم که میز آرایش نداشته باش، اما میگویم حداقل از میز تحریرت بزرگتر نباشد! نمیگویم لوازم آرایش نخر اما میگویم حداقل کتاب هم بخر.نمیگویم دل نبند، عاشق نشو و به خاطر عشقت فداکاری نکن، بلکه می گویم عاشق خوب کسی شو، به کسی دل ببند که این عشق را ، این صمیمیت روحانی راخوب بشناسد و بفهمد.نمیگویم هرماه موهایت را به روز رنگ نکن، اما یادت نرود دانش و سوادت را هم به روز کنی. نمیگویم کمد لباست پر از لباسهای متنوع نباشد می گویم کتابخانه ات بزرگتر باشد.نگذار هیچ ابزاری را مثل اسباب بازی دورت بریزند تا با انها سرگرم شوی و نفهمی در جهان چه میگذرد. اندیشه ات را نفروش

منو همسرم 5 سااااال سختی کشیدیم و شبا تا صبح از پشت تلفن گریه میکردیم دوتایی خانوادم بخاطره هیچییی مخالفه ازدواجمون بودن پنج سال

روزی که به خواست خدا و خیلیییی عجیب رضایت دادن اولین بار مامانم با همسرم حرف زد تلفنی تا به اصطلاح اتمامه حجت کنه  

همسرم اومد جلوی دره اداره ی من با مامانم حرف زد همه ی هیکلش میلرزید و خیس عرق بود الهی بمیرم براش

بعدش که حرفاشون تموم شد و اجازه خواست مامانش زنگ بزنه برای خاستگاری و مامانم اجازه داد یادم نمیره ته کوچه همدیگه رو بغل کردیمو با صدای بلند گریه کردیمممم      

خیلییییییییی دوران سختی بود هنوزم استرسش باهامه ولی الان بهم درسیدنمون خیلیللییییییی میچسبه

هنوزم بعد از عفت ماه عقد شوهرم شبا بیدار مییشه بغلم میکنه میگهه وااای مهتاب ما پیشه همیممم من خونتونم خدایا شکرت بعدم میخوابیم دوباره      

والا بدبخت زندگی ما اینه که بچه دارنمیشیم هنوز هم ادامه داره...😔😔کاش این روزا تموم شه وبرام خاطره ...

ای جونم ایشالا بعده عید بیای تاپیک بزنی ارزو و سختی قبله عیدم برام خاطره شد   

هر شب روغن بنفشه تزریق کن و رحمتو گرم کن انشالله بچه دار میشی

والا بدبخت زندگی ما اینه که بچه دارنمیشیم هنوز هم ادامه داره...😔😔کاش این روزا تموم شه وبرام خاطره ...

دو روزه اخره پریودت هم کمر و باسنتو بادکش کن و روز اخر که بادکش کردی شبش اقدام کن

ای جونم ایشالا بعده عید بیای تاپیک بزنی ارزو و سختی قبله عیدم برام خاطره شد     هر شب رو ...

ممنون عزیزم انشالله😍یعنی میشه......

مشکل ازمن نیست شوهرم آزواسپرمه منتظرم معجزه خداروببینم...

من به دستان خداخیره شدم معجزه کرد😍😍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز