2737
2739
عنوان

اونهایی گه سریال دلدادگان را دیدن میشه بیان

| مشاهده متن کامل بحث + 1148 بازدید | 41 پست
فرزانه ازدواج کرده بود.بعدش مرصیه حودش چسبوند به مالکککک در حق فرزانه که خیانت نکرد چون فهمید مالک ا ...


مالک یه روزی عشق فرزانه بوده شما ناراحت نمیشدی دوست صمیمیت بره با عشقت حتی اگر کات کرده باشن😞نمیدونم

من یکم به فرزانه حق میدم 😑

دفتر خاطرات 6 سال قبلمو پیدا کردم :) همش نوشتم کاش من و علی تا آخر عمر با هم بمونیم :|                  حالا نموندنمون هیچ :(          چرا هر چی فکر میکنم یادم نمیاد علی کیه ؟  :/

شما مادری باذوق هستید    یا اطرافتون کودک بامزه ای رو میشناسید    و یا اصلاً به عکاسی علاقه دارید   فرصت شرکت در مسابقه #کودک_ایرانی رو از دست ندین.

برای شرکت در این مسابقه لازمه که:

  • کودکی زیر 9 سال اطرافتون داشته باشید.
  • یک عکس با کیفیت از کودک موردنظر بگیرید.
  • عکس هاتون حتماً تکی و فاقد هرگونه نوشته، لوگو، طرح و... باشند.
  • عکس رو در صفحه ی خودتون منتشر کنید.
  • آدرس @ninisitecom رو منشن کنید.

 این مسابقه به منظور جمع آوری عکس کودکان زیبای ایرانی برگزار میشه بنابراین هرقدر عکس هاتون حرفه ای تر گرفته بشن، شانس بیشتری برای برنده شدن دارید. هر سوالی دارید همینجا ازما بپرسید


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مالک یه روزی عشق فرزانه بوده شما ناراحت نمیشدی دوست صمیمیت بره با عشقت حتی اگر کات کرده باشن😞نمیدون ...

خب بعله نامردی که تو دنیا زیاده ولی کینه و انتقام بسیار بده

دعا کنید درتاریخ ۰۱/۰۱/۰۱ ۱۴ برای من معجزه اتفاق بیفته ......❤❤🙏🙏

بعد فرزانه یک پسر دنیا میاره و اسمش میزاره سهیل. چند سال میگذره و مالک و دوستان که الان انقلابی هستن میفهمن که نادر باعث گیر افتادن مالک شده و مواد میفروشه. یک شب که زن و بچه نادر بیرون از شهر بودن قرار شده بیان و نادر دستگیر کنن. ولی نمیدونستن که اون شب فرزانه و پسرش و افسانه و یوسف بدون خبر اومدن که نادر برای سالگرد ازدواجشون سورپرایز کنن. خلاصه یوسف و افسانه میخان تو یک اتاق و همون شب نادر به فرزانه میگه که من این کارها میکردم و میخام از این به بعد توبه کنم. همون موقع مالک اینا میان و میخان نادر دستگیر کنن که فرار میکنه و تیر میزنه به قسمتی که مواد قایم کرده بود و خونه آتیش میگیره و افسانه و یوسف میسوزن و صورت و دست های فرزانه هم می سوزه. نادر و فرزانه فرار میکنن و فک میکنن پسرشون هم سوخته. همه فک میکنن اون دو نفر که سوختن و مردن فرزانه و نادر هستن

2742

نادر میره دنبال دارو برای فرزانه ولی میخاد از ایست بازرسی فرار کنه که تصادف میکنه و میمیره. یک خانم که با نادر آشنا بوده میاد از فرزانه پرستاری میکنه. بعد فرزانه میره تو همون محل خودشون با اسم افسانه یک اتاق کرایه میکنه و از همسایه میپرسه که ببینه چ اتفاقی برا این خانواده افتاده. دوست نادر که اسمش عنایت هس یک پسر داره به اسم هاتف و زنش بیماری روانی داشته و خودکشی کرده. میاد فرزانه پیدا میکنه و بهش میگه نادر مرده و. پول و طلاهایی که نادر براش گذاشته بهش میده. فرزانه طلا و پولا با عنایت نصف میکنه. عنایت میگه من میخام ایران بمونم و پسرم به آرزوهاش برسونم.  فرزانه میگه من میخام برم خارج و برای انتقام برمیگردم ولی قبلش باید برام یک کار انجام بدی. مرضیه و مالک صاحب یک دختر به اسم بهار میشن. مالک میره جبهه و یک روز که مرضیه بچش برده واکسن بزنه عنایت بچه  میدوزده و میده به فرزانه. فرزانه هم اسمش میزاره ارغوان.  

الان سالها گذشته و فرزانه با اسم افسانه با ارغوان برگشته ایران که انتقام بگیره از مالک. ارغوان میفرسته که عاشق پسر مالک بشه ولی نمیدونه که امیر پسر مالک همون سهیل پسر خودشه. دختر مالک حدیث با یک پسر ازدواج میکنه که مادرش یک نفر کشته و تو زندان هس ولی خانواده مالک خبر ندارن. هاتف میره پول میده شوهر حدیث که مادرش آزاد کنه و حدیث طلاق بده و اونم قبول میکنه. پسر کوچکتر مالک حامد هم یک دختر میزارن سر راهش که اونم اذیت کنن

مالک یه روزی عشق فرزانه بوده شما ناراحت نمیشدی دوست صمیمیت بره با عشقت حتی اگر کات کرده باشن😞نمیدون ...

اصلا

خوب خواست ولش نکنه 

اتفاقا فرزانه د ر حق مالک نامردی کرد اصلا نذاشت چند ماه بگذره آخرعاقبت مالک مشخص بشه بعد بره شوهر کنه. حداقل بمونه حرفای مالک رو بشنوه بعد بزنه زیر همه چیز

طفلک مرضیه هم که همیشه باهاش خوب و مهربون بود فرزانه دایم قیافه میگرفت و تند رفتار میکرد


اصلا خوب خواست ولش نکنه  اتفاقا فرزانه د ر حق مالک نامردی کرد اصلا نذاشت چند ماه بگذره آخرعاق ...

من باشم ناراحت میشم دوستم بره با نامزدم حالا ب هر دلیلی 😬😬

نمیدونم 😑

یه در صد خودمو میزارم جاش کار درستی نیست بنظرم  😞

دفتر خاطرات 6 سال قبلمو پیدا کردم :) همش نوشتم کاش من و علی تا آخر عمر با هم بمونیم :|                  حالا نموندنمون هیچ :(          چرا هر چی فکر میکنم یادم نمیاد علی کیه ؟  :/
2740
مالک یه روزی عشق فرزانه بوده شما ناراحت نمیشدی دوست صمیمیت بره با عشقت حتی اگر کات کرده باشن😞نمیدون ...

اولا که چون پدر مرضیه می خواست از خانواده مالک حمایت و نگه داری کنه دخترشو میفرستاده که مواظب مادر مالک باشه

بعدشم، وقتی مالک رو گرفتن و مرضیه فهمید مالک انقلابیه نظرش در مورد مالک عوض شد و پیش فرزانه کلی تعریفشو کرد گفت مالک یه قهرمانه باید بهش افتخار کنی و این حرفا

ولی فرزانه کلا نظرش عوض شده بود، حتی فرزانه که انگشتر رو پس فرستاد و پرتش کردو به مرضیه گفت اینو بده مادر مالک بگو همه چی بینمون تمومه، بازم مرضیه انگشتر رو پیش خودش نگه داشت و چیزی نگفت تا بلکه بتونه فرزانه رو از خر شیطون پایین بیاره

ولی فرزانه تصمیم خودش رو گرفته بود و از مالک متنفر شده بود

مرضیه باید چکار میکرد؟؟ 

همونجور مادر پیر مالک رو رها میکرد تا فرزانه خوشش بیاد؟؟ 

یا با مالک ازدواج نمیکرد حتی بعد دو سه سال از ازدواج فرزانه

که فرزانه خوشش بیاد؟؟ 

مگه فرزانه کینه ای و خودخواه که حتی دوماه نتونست پای عشقش وایسه کی بود که مرضیه بخواد به خاطرش تصمیم درست نگیره؟؟ 


اولا که چون پدر مرضیه می خواست از خانواده مالک حمایت و نگه داری کنه دخترشو میفرستاده که مواظب مادر م ...

اینم حرفیه 😞


دفتر خاطرات 6 سال قبلمو پیدا کردم :) همش نوشتم کاش من و علی تا آخر عمر با هم بمونیم :|                  حالا نموندنمون هیچ :(          چرا هر چی فکر میکنم یادم نمیاد علی کیه ؟  :/
نادر میره دنبال دارو برای فرزانه ولی میخاد از ایست بازرسی فرار کنه که تصادف میکنه و میمیره. یک خانم ...

مرسی عزیزم💖

دعا کنید درتاریخ ۰۱/۰۱/۰۱ ۱۴ برای من معجزه اتفاق بیفته ......❤❤🙏🙏
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

خیانت

ستاره۹۶۹۶ | 1 دقیقه پیش
2687