من خودم اولین تجربه از رابطه هست ۲۰سالمم هست اصلا نمی دونم چی درسته چی غلط خیلی خیلی سردرگمم میشه کسی که تجربه داره بهم درخواست دوستی بده ازش مشورت بگیرم یه وقت یه کار فاجعه بار انجام ندم الان سر همین مورد خیلی ناراحت ام
من یه دوستام واقعا دختر ساده ایه..برا اولین بار رل زد بعد پسره مخشو زده بود ک بیا بریم خونه فیلم ببینیم..کلا خیلی اصرار میکنه ک من نمیگم چی میگفته ک طولانی نشه
دوستمم رفته بوده..تو خونه هی ب دوستم میگفته گرمه لباستو درار راحت باش یا میخاسه ب دوستم هی نزدیک شه دوستم نمیزاشتع..پسره وقتی مقاومت دوستمو میبینه یهو قاطی میکنه ازین رو ب اون رو میشه و میگه پاشو برو اصن نمیخامت
بهش میگه ادا تنگارو درمیاری؟اگه این کاره نبودی ک انقد راحت بعد یکی دوهفته آشنایی سریع پانمیشدی بیای خونم
خلاصه با کلی توهینو تحقیر دوستم از خونه پسره میزنه بیرون..
البته ک خدا بهش رحم کردا ازونا نبوده ک باهاش کاری بکنه و منم نمیگم همه پسرا اینطورین ولی خواهشا حداقل انقد سریع بعد یکی دوماه پانشین برین خونه طرف..
حداقل ب یه شناخت معقول برسین بعد...
عزیزم توی حرف اسونه بگی وابسته نباش اونم منی که خدای احساساتی ام ولی خیلی زیاد خودمم کنترل می کنم خونه اش که نمی رم فقط می خواستم ببینم کار بدی کردم دلش و شکستم ؟یا اینکه بهش بی احترامی کردم و گفتم من به تو اعتماد ندارم تو خرابی و هزار سوال دیگه که همه بلا استثنا گفتن کار خوبی کردی
خدا رحم کرده به دوستت با این گفته برو بیرون اگه یه کار دیگه می کرد بدبخت میشد منم کلا فعلا توی این شناخت کم قید خونه رفت نو زدم فقط خودم اقرار می کنم چون بی تجربه و احساسی ام خیلی ناراحت ام اعذاب وجدان دارم دوسش دارم دلم نمی خواد ناراحت بشه ازم
ن عزیزم اصلا بهش بی احترامی نکردی..اتفاقا عزت و ارزش خودتو بردی بالا..باور کن پسرا اگه میگن بیا خونم فکرشون فقط سمت اون جریاناس و نزدیک شدن بهت..
ب قول دوستمون هیچ دخترو پسری نمیرن تو خونه باهم کمیل بخونن..
منم هفته پیش وقتی مامانش اینا رفته بودن مسافرت بهم گف مریضم بیا پیشم و کلی شرو ور..ببین بخدا یک ساعت بود داشت اصرار میکرد و حرفای مختلف میزد تا منو راضی کنه..با این که خیلی پسر معقولیه و خانواده ها در حد اشنایی در جریانن اما من نرفتم..
هرگز هرگز گول این حرفای عاشقانه رو نخور..ببخشید ولی متاسفانه ما خانوما با این حرفا اکثرمون خیلی زود خر میشیم..همیشه با عقلت تصمیم بگیر و در این موارد حتما از بقیه ک تجربه دارن کمک بگیر
فکر این چیزارو نکن..بخاطر ناراحتی بقیه هرگز خودتو زیر پا نزار..
قبل از هرچیزی و هرکسی این روان فکر احساس و آرامش خودته ک مهمه
باور کن پسره یجور رفتار میکرد با دوستام قبل این جریان خونه رفتنه ک دوستم فکر میکرد پسره همون شاهزاده ی سوار بر اسب سفیده..انقد ک حرفاو رفتارای عاشقانه داشت..
دوره ی بدیه..هیچ موقع سریع ب کسی اعتماد نکن..آدما خیلی خوب بلدن رنگ عوض کنن
