‹‹ با یکی از فامیل هایِ دور چت میکردم میگفت :
" که پسرعموش خواهرِ منو خیلی میخواسته !
این حرف مال بیست سال پیشاست ..
ولی چون پول نداشته باباش پا جلو نگذاشته ؛
یادمه اینا که میامدن خونمون ..
خواهرم قشنگترینِ استکانهایِ مامانم رو میاورد ،
توشون چای میبرد برایِ اینا " ..
چه عشقهایی که نشکفته پر پر شدن ! : ) 🥀🌧️ ››
قشنگ# بود فرستادم