2737
2734
چند ماه پیش فامیل دورمون میخواست بیاد خواستگاریم من ب خاطر مسایل ژنتیکی گفتم نه.میترسیدم.بعد منو توی تانگو پیدا کرد و کلی حرف زد ک 5 ساله میخوامتو یا تو یا هیچکس دیگه.قرار شد باهم آشنا بشیم اگر ب درد هم خوردیم بیاد خواستگاریم. خیلی زود عصبی میشه کم احساساتشو بروز میده و بیشتر من باید شروع کننده صحبت باهاش باشم میگه بهت محبت کنم و بهم نرسیم ضربه میخوری.میگم چرا بد اخلاقی میکنی؟ میگه من قبلا دوس دختر داشتم با تو از همه بهترم.منت میذاره یه جورایی انگار من فرستادم دنبالش.بعدشم میگه داداشم زن گرفته زنش بده میترسم دیگه ازدواج کنم همش دو دله. دیشب بهش گفتم من دیگه با شناختی ک پیدا کردم نمیخوامت ناراحت شد اما گفت هرچی تو بگی. ب نظرم اگه دوسم داشت سعی میکرد نگهم داره. ب نظرتون کار درستی کردم؟ چه جوری فراموشش کنم دارم خل میشم
در غلغله ی جمعی و تنها شده ای باز
آن قدر که در پیرهنت نیز غریبی
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



پیام نزدم دفعه قبل خودش پیام داد اینکه دودل میشه منم دو دل میکنه یه روز میخوامش یه روز نه.خسته شدم :(
در غلغله ی جمعی و تنها شده ای باز
آن قدر که در پیرهنت نیز غریبی
2731
2740
مشکل سربازی داره اخه.شانس منه هرکی ب من میرسه مشکل داره.منم بهش گفتم رسمیش کن گفت الان زوده هنوز همو نشناختیم بعدشم داداشم زن گرفت من دیگه شرایط قبلمو ندارم فرصت میخوام منم گفتم فامیلیم اگه نشه واسه من بد میشه
در غلغله ی جمعی و تنها شده ای باز
آن قدر که در پیرهنت نیز غریبی
بچه ها واسم دعا کنید بتونم فراموشش کنم.با خواهر بزرگمم مشورت کردم میگه ما از اونا سر تریم شرایط ازدواجم ک نداره بیخیالش شو شدیدا مخالفه. ب دعاهاتون نیاز دارم ممنون
در غلغله ی جمعی و تنها شده ای باز
آن قدر که در پیرهنت نیز غریبی
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز