مامانم ماشینشو چند وقت داده بود به شوهرم الان بهش گفت یه هفته بده دست خواهرم چنان فازی گرفته همش به من تیکه میندازه جواب تلفن مامان بابامو نامیده
همش میگه اینجا چرا کثیفه تمیز کن غذا نخور آخرین حرفشم این بود که اون کسی که جلوی چشم من بود تو رو نگرفت بزرگترین گناهو در حق من کرد منظورش خواستگار قبلیم بود که منو نمیخواست میخاستیم بریم گروه خون آخرش گفت منو نمیخاد الان همش دارم گریه میکنم دارم از حرفاش آتیش میگیرم
چقد بیشعوره حیف نون
بی چشم و روعه....نمک نشناس
بخوابونی دهنش درست میشه
اسکل🙄 انگار مال باباش و خوردی
مرد ها همینن مردهای ایرانی البته
اهمیت ندهههههههه
چ پررو
لطف زیاد وظیفه میشه
تو هم میگفتی میدونستی گو.ه خوردی اومدی منو گرفتی دهنشو آسفالت کن مرتیکه ک دیگه نتونه حرف بزنه
الهی بگردم برات بهش توجه نکن
عزیز احتمالأ تازه ازدواج کردید
کم کم به این نتیجه میرسی که هیچ کاری براش نکنی و به مادرت بگی نه ماشین و نه هیچ چیز دیگه ای بهش ندن
مردا بی لیاقت تر از این حرفان
بیشرف نمک نشناس
اگ من جات بودم مشستمش میزاشتمش کنار
از جوراب پات کمتره بعد فاز میگیره
ماشین مادرت هم مال مادرته نه اون بیشعور که از س.گ کمتره بجای اینکه تشکر کنه که مادرت لطف کرده ماشینو قرض داده یه چیزی هم طلبکاره
چقد عصبی میشم وقتی میبینم بعضیا لطف رو وظیفه میدونن
وای مثل شوهر بی چشم و روی منه
هر وقت دعوا میکنیم میگه خدا وکیلی رو لعنت کنه واسطه ازدواجمون شد
یا میگه چه غلطی کردم تو رو گرفتم طلاقت میدم برو
کلا خیلی از این حرفا میزنه
موقع آشتی هم میگه نه از ته دلم نمیگم
