2733
2739
دوستان گلم سلام من نهال بانو هستم. قصد دارم در این تاپیک در مورد انرژی مثبت ، مثبت اندیشی و تغییر مثبت زندگی صحبت کنم . زمانی بود که من همینطور بی دلیل غصه میخوردم ، برای خودم ازکاه کوه می ساختم و غصه می خوردم .. از هر تغییر کوچکی توی روال زندگیم استرس می گرفتم .از خودم بدم می اومدو... تا این که یک دوست یه کتاب خیلی خوب بهم هدیه داد.. قبلش هم کتاب زیاد میخوندم اما "چهار اثر از فلورانس اسکوال شین " یه چیز دیگه بود... وقتی 20 صفحه از این کتاب رو خوندم به خودم گفتم داری با خودت چکار میکنی... تو لایق بهترین ها هستی ... از اون روز شروع کردم به تغییر دادن خودم...و زندگیم ، خودم و روحیه ام روز به روز بهتر و بهتر شد... اطرافیانم بهم گفتند که خیلی شاد تر به نظر می یام.. شاید بیش تر از 10 نفر توی مترو ، اتوبوس و.. که منو در حال خوندن این کتاب میدیدند بهم میگفتن این کتاب عالیه و زندگیشون رو زیر و رو کرده ... این تاپیک در مورد تبلیغ این کتاب نیست ..میخوام بهتون بگم که انرژی مثبتی که شما می تونید در گام اول با خوندن اینجور کتابها و مطالب در خودتون ایجاد کنید چقدر مهمه... بعد تو اینترنت دنبال سایت هایی با این مضمون و کتابهای مشابه گشتم و رسیدم به " راندا برن ".. شاید خیلی از شما" راز " راندا برن رو خونده باشید ..اما من نخونده بودم.... می خوام اینجا از چیزهایی که یاد گرفتم ، امتحان کردم و نتیجه داد براتون بگم... با خودم عهد کردم آموخته هام رودر اختیار دیگران قرار بدم ... در واقع می خوام مطالب مهم و کاربردی این کتابها و سایت ها رو براتون بزارم... و الان برای همین این تاپیک رو ایجاد کردم ... همراهم باشید لطفا . بیاید با هم زندگیمون بهبود ببخشیم..... AxGiG,عکس گیگ پایگاه آپلود عکس ویژه وبلاگنویسان;
مثبت بیاندیشید اتفاقات مثبت قطعا رخ خواهند داد ! به تاپیک مثبت اندیشی دعوتید http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1270094
مطمئنم همتون قبول دارید که نوع انرژی در کیفیت زندگی ما تاثیر داره .. داستان های بسیاری شنیدیم در مورد کسانی که بیماری لاعلاج داشتند و خودشون با مثبت اندیشی شفا دادند و.. بنابر این وارد این مبحث نمی شیم... قدم قدم شروع میکنیم تا رسیدن به آرامش مطلق :
مثبت بیاندیشید اتفاقات مثبت قطعا رخ خواهند داد ! به تاپیک مثبت اندیشی دعوتید http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1270094
به پیشنهاد دوستان من پست های مهم رو اینجا کپی میکنم. .ه گام اول-دوست داشتن خویشتن آیا خودتون رو دوست دارید ؟ اگر بله ، آیا به اندازه ی کافیییی خودتون رو دوست دارید ؟ دوست داشتن خود ، اعتماد به خود و پذیرفتن خود به نظرم مهم ترین گام رسیدن به آرامشه.. تا خودتون رو دوست نداشته باشید دیگران نمی تونند شما رو دوست داشته باشند... تا خودتون رو دوست نداشته باشید نمی تونید دیگران رو دوست داشته باشید.. باید با خودشیفتگی شروع کنید ...خودتون رو دوست داشته باشید و دست از سرزنش خودتون بردارید...خودتون رو بیشتر از هر کس دیگه ای تو دنیا دوست داشته باشید... البته که همه ی ما عیب هایی داریم اما برای اصلاح خودمون لازم نیست نقد خشن داشته باشیم از خویشتن خودمون... آیا ما با کسانی که دوستشون داریم اینطوری رفتار میکنیم ؟ خویشتن شما عزیزترین فرد در زندگی شماست... پس باهاش مهربون تر باشید... کم کم راه اصلاح این خویشتن رو هم بهتون یاد می دم...صبور باشید..خویشتن شما عزیزترین موجود نزد پروردگاره...شما اشرف مخلوقات هستید ..بازم بگم؟ برای شروع دوست داشتن خود ( شاید تعجب کنید ولی واقعیه ) ، برید جلوی آینه و خودتون رو بغل کنید ! تو آینه نگاه کنید... بعد چشماتون ببندید و بگید خیلی دوست دارم عزیزم...نهال جون ( اسم خودتون ) خیلی خیلی دوستت دارم..ممنونم که همیشه کنارم بودی ...به خاطر تمام خوبیهات سپاسگزارم...من به تو افتخار می کنم ! حس عجیبیه ! اولین باری که این کار رو می کنید شاید مردد باشید ولی ادامه بدید ... وقتی این جمله ها رو می گید باید باور داشته باشید! من وقتی این کار کردم خیلی گریه کردم بعدش دیدم چقدر باخودم نامهربان بودم... احساس کردم اون کسی که داره گریه میکنه من نیستم خویشتن درون منه...گریه از دست من بود یا گریه شوق ، نمی دونم... امتحان کنید ... بعد هر زمانی از جلو اینه رد شدید به خودتون بگید دوستت دارم ...تو بی نظیری... از امروز این کارو بکنید و منتظر نتایجش باشید! موفق باشید دوستان من ... کیا همراه منند؟ لطفا اعلام نظر بفرمایید! ادامه ی گام اول :دوست داشتن خویشتن –جسم هر فکر و هر اقدام شما یک انرژی داره و شما به هر فکر یا اقدامی دارید آیندتون رو تغییر می دید... جسم شما ظرف روح شماست پس جسمتون هم عزیز و قابل احترامه ... ما خانم ها جسم روحمون رو فدای اعضای خانوادمون می کنیم و در آخر به فکر خودمون می افتیم...این اصلاکار خوبی نیست... فداکاری به این مفهوم که خودت فراموش کنی نه تنها خوب نیست بلکه بدترین کاریه که شما می تونید در حق خودتون بکنید... وقتی خودتون رو زیر پا میگذارید دارید به کائنات این پیغام رو می فرستید "من بی لیاقتم ...من ارزشمند نیستم..." آیا شما این رو می خواید ؟ پس خودتون رو دوست داشته باشید ... وقتی دارید فرضا دوش می گیرید با تمام جسمتون با عشق رفتار کنید ..طوری که انگار بی نهایت خودتون رو دوست دارید... موهاتون رو که شونه میکنید خودتون رو نوازش کنید و به خودتون عشق بورزید.. با جسمتون به آرامی رفتار کنید هر چیزی رو نخورید ...هر چیزی رو نپوشید در یک کلام با خودتون مثل یک مهمان عزیز رفتار کنید ... ب تا اینجا ما فهمیدیم که باید خودمون رو دوست داشته باشیم.. آیا تمرین در آغوش گرفتن انجام دادید ؟ شاید بعضی ها احساس کنند خویشتن درونشون از این تمرین به وجد نیومده و یا با گفتن جملات دوسست دارم و... عکس العملی نشون نمی ده ... اولا که حتما حتما تکرار هر روزه جملات و نگاه مثبت به خودتون لازمه .. ثانیا اکثر ما اینقدر خودمون رو سانسور کردیم که خویشتن درونمون منزوی شده چندبار تا حالا به خودتون گفتید : کودن ، بی شعور ، چرا اون حرفو زدی ، چرا اون کار و کردید و.... دهه شصتی ها یادشونه اونموقع ها نخوردن موز تو مهمونی ها نشونه ی ادب بود ...اگر چه این موضوع به ظاهر طنزه اما خودسانسوری عمیق ما در سطح جامعه رو نشون می ده ... تا کی میخواید به تعارف های الکی و پا گذاشتن روی دلتون ادامه بدید ؟! این یک مثال کوچیک بود! فکر کنید خویشتن شما مثل یک کودکه که اونقدر تحقیر و سانسور شده که وقتی نازش می کنید بهتون چپ چپ نگاه می کنه ...یعنی باورش نمی شه .. پس صبور باشید تا باور کنه ..آروم آروم ...جملات مثبت فراموش نشه .. گام دوم : احترام به خویشتن حالا که یاد گرفتیم که دوست داشتنی هستیم و خودمون رو بیشتر از هر کس دیگه ای در این دنیا دوست داریم باید به خودمون احترام بگذاریم... آیا به کسانی که دوستشون داریم بی احترامی میکنیم ؟پس چرا به خودمون این ظلم می کنیم ؟ از امروز ب خودمون احترام می گذاریم یعنی چی : وقتی یه نفر ازمون تعریف می کنه نمیگیم اختیار دارید من کوچیک شمام ..بلکه فقط تشکر می کنیم .... وقتی کسی ازمون تشکر می کنه نمی گیم قابل نداره .....میگیم خواهش می کنم .. وقتی جایی مهمانی هستیم ...به خودمون احترام می گذاریم ... وقتی دوستمون زنگ زده و پشت سر هم داره منفی بافی می کنه ...یه طوری تماس تموم میکنیم ....آیا وقت و ذهن ما قابل احترام نیست ؟ وقتی سر سفره با همسر جان مشغول میل غذا هستیم ...بهترینها رو برای خودمون انتخاب می کنیم ... وقتی وقتی وقتی.. این طوری به کائنات این پیغام رو می فرستیم " من دوست داشتنیم ...من لایق احترامم ...من لایق بهترینها هستم".......و این گونه میشه که کائنات بهترین ها رو برای شما رقم میزنه ... چون شما پیام می دید که قابل احترامم بنابراین احترام رو سفارش دادید و احترام به سمتتون شتابان می دوه ! دنیا مثل یه منوی بزرگه ...کافیه شما سفارش بدید تا براتون ارسال بشه ... برای این که کائنات متوجه بشه شما چی میخواید گفتن تنها کافی نیست...باید باور و اقدام همراهش باشه... اگر احترام می خواید باید با خودتون محترمانه برخورد کنید ... احترام در کلام .... احترام در اقدام ..... کلام +اقدام=نتیجه عالییییییی موفق باشید...... چهار تکنیکی که در ذیل با شما مطرح میکنم در راستای گامهای مطرح شده است... پس این تکنیکها رو تمرین کنید تا بهتون بگم چه برنامه ی ویژه ای برای شما داریم : 1- پرهیز از مقایسه خود با دیگران بچه که بودیم ، یادتونه از کی بیشتر از همه بدمون می اومد ؟ ما از کسانی بدمون می اومد که روز و شب با اونها مقایسه می شدیم ...میدو نید کیو میگم ؟ " بچه های مردم " از نظر پدر و مادرهای محترم اون نسل بچه های مردم موجوداتی بودند فرا زمینی ، که همه ی نمره هاشون همیشه بیست بود ، فوق العاده مودب بودند و هیچ وقت کوچیک ترین اشتباهی نمی کردند... حالا ما بزرگ شدیم و البته بچه های مردم هم بزرگ شدند...هنوز توی ذهن ما بچه های مردم از ما بهترند...ناخودآگاه ما عادت کرده با مقایسه خودش با بچه های مردم.. این فکر اشتباهه...آدم بی مشکل و بی عیب وجود نداره ...شما دارید باطن خودتون رو با ظاهر دیگران مقایسه می کنید...این مقایسه ی درست و کاملی نیست ... این فکر غلط رو در هم بشکنید.. هیچ کس لیاقت این رو نداره که با شما مقایسه شه ... اگر قراره کسی با شما مقایسه شه خود شما هستید ، خود دیروزتون با خود امروزتون .. آیا از دیروزخودتون بهتر شدید ؟ اگر بله آفرین به شما .. اگر خیر...من شما رو سرزنش نمیکنم ...هیچ کسی حق سرزنش شما رو نداره..دست به کارشید برای فردای بهتر ! 2- پاکسازی روح و جسم از افکار منفی خواسته یا ناخواسته تفکرات منفی زیادی در ما رسوب کرده ، تفکراتی که باعث ترس ، خود سانسوری ، افسرگی یا ... میشند... ما امروز قصد داریم خودمون رو پاک کنیم از این افکار و خود بینظیرمون رو از زیر این بار سنگین بیرون بکشیم... شروع می کنیم.. یه محیط آروم انتخاب کنید...روبه قبله بنشینید...چشمهاتون رو ببندید ..در حال چهارزانو با دو دست روی زانو ( مثل نشستن در یوگا) نفس عمیق بکشید همین طور پشت سر هم نفس عمیق بکشید... بعد از فرضا 10 تا نفس ، شروع می کنید به تخلیه افکار منفی .. حالا با هر بازدم احساس کنید که از سمت پاهاتون انرژیهای منفی دارند خارج میشند .....همین طور بیاید بالا و بالاتر ...نفس عمیق ...نفس عمیق ... با هر نفس تمام کینه ها غم ه ا ترس ها رو دور میریزید...تا اینکه از کل بدنتون این افکار رودور می ریزید....فوق العادست .... در هیچ یک ار مراحلی که این تمرین یا سایر تمرینها رو انجام میدید..خودتون سرزنش نکنید...هر چه قدر که تونستید عالیه ...اگر یه کینه ی بزرگ اون ته دلتون موند اشکالی نداره بعدن میگم چیکارش کنید.... این تمرین هر روز صبح باید انجام بشه .. 3- تمرین تسبیح بعد از کتاب 4 اثرمی تونم بگم حال خوبم رو مدیون این تمرینم ... از امروز ( همچنان که گام اول و دوم مد نظر دارید و رعایت می کنید ) این تمرین رو انجام می دید : یه تسبیح بردارید ...هر روز صبح پس از بیدار شدن و هر شب پیش از خوابیدن به تعداد دانه های تسبیح این جمله رو تکرار می کنید: ( با هر دانه این جمله ) من خودم عاشقانه دوست دارم ! وقتی که این جمله رو میگید رو ی تک تک کلماتش تمرکز و تاکید کنید ...یه جور تلقین نفس باید توش باشه ...فکر کنید دارید به یه نفر این جمله رو می گید .. اگر تنها هستید جمله روطوری بگید که کاملا بشنوید ...اگر نه مثل گفتن ذکر... بعد از تموم شدن یک دور تسبیح می گید ...."...جون ( اسمتون +جون ) خیلی دوستت دارم عزیزم " حستون خیلی مهمه .... 4-روزه افکار منفی... از امروز هر زمان که یه فکر منفی ،حس مقایسه خودتون با دیگران یا.. بهتون دست داد خیلی آروم ذهنتون منحرف میکنید به یه سمت دیگه..کم کم افکار منفی از شما فرار میکنند... موفق باشید عزیزان ، تجربه به من ثابت کرده شما نهایتا به اون چیزی دست میابید که خودتون رو براش مهیا میکنید.. اگر در جستجوی شادی هستید از الان شاد باشید و خودتون مهیا کنید ...در تمام ابعاد زندگیتون شادیتون نشون بدید طوری رفتار کنید انگار از الان برای اتفاقات خوشی که در راهند خوشحالید... ورانس عزیز در کتابش یه داستان نقل میکنه در همین رابطه که مضمونش اینه.. دختر بچه ای رو میشناختم که همیشه تور سیاه سر میزاشت و لباس سیاه می پوشید.. اطرافیانش فکر میکردند بامزه و باهوشه... وقتی این دختر بزرگ شد با مردی ازدواج کرد که بینهایت عاشقش بود.. زمان زیادی از ازدواجش نگذشته بود که شوهر فوت کرد و ناگزیر این خانم مدت زیادی تور سیاه سر گذاشت و لباس سیاه پوشید ! میبینید؟ تاثیر تصویر سازی در آینده ی ما واقعا عجیبه ... در مقابل فلورانس یک داستان دیگه هم نقل میکنه .."خانمی رو میشناختم که بسیار فقیر بود اما همیشه دورو بر اسباب مخصوص ثروتمندان میپلکید .... به جواهر فروشی ها سر میزد ، مغازه های مملو از البسه ی گرون رو با عشق و لذت تماشا می کرد ( توجه کنید با حسرت نه، با عشق ) ...دوستانش همیشه سرزنشش می کردندو ازش میخواستند واقع بین باشه اما اون همچنان به کارش ادامه می داد و لذت میبرد ( توجه کنید لذت ..).. بلاخره در کمال ناباوری اون با یک مرد بسیار ثروتمند ازدواج کرد.... به اینجای داستان که میرسه فلورانس یه حرف قشنگی می زنه که من خیلی دوسش دارم ، می گه " من نمیدونم آیا اون خوشبخت شد یا نه و آیا اخلاق همسرش خوب بود یا نه ...ولی یه چیز می دونم اون به چیزی رسید که روش تمرکز کرده بود !" جالبه بدونید خانم اسکوال فلورانس شین ، یک استاد ماورا( مثل عرفان خودمون ) در بین سالهای 1871-1940 میلادی بوده ! هدفم از مطرح کردن احترام به خود و دوست داشتن خود ، در درجه اول جنبه ی روانی اونه ...نمیخوام اینطوری باشه که فرضا ما از درون مدام خودموئن سرزنش کنیم اما در ظاهر به خودمون احترام بگزاریم تو لباس پوشیدن و... در واقع میخوام اول زیر بنا درست بشه بعد بریم سراغ ظواهر... ببینید از خودتون بیش از حد توقع نداشته باشید ..قراره قدمهامون آهسته و پیوسته باشند.... ریشه ی اکثر استرسها و ضعف های اعتماد به نفس ما ، کمال طلبی بیش از حد ماست گام سوم :ایمان به قانون جذب ، راز بزرگ( بخش اول ، خودآگاه ) قانون جذب قانون امروز و دیروز نیست قانون جذب از اولین روز خلقت وجود داشته.. قانون جذب در همه ی ابعاد زندگی نمود داره فقط کافیه دقت کنیم ... مطابق با این قانون شما آن چیزی رو جذب می کنید که بهش فکر می کنید ...به هر چیزی که بیشتر فکر کنید بیشتر جذبش می کنید ، خوب یا بد...... الان شما نشستید توی خونتون هی فکر می کنید شوهرم دیر کرده ، یعنی چی شده ؟ نکنه ... دارید پالس منفی ساطع می کنید ...این پالس منفی یه بسامدی داره ...بنابراین این فکر اتفاق هم بسامد خودش رو جذب میکنه... فکر منفی ، اتفاق بد فکر مثبت ، اتفاق خوب ....با هم هم بسامد هستند و بنابراین خواه و ناخواه همدیگه رو جذب می کنند.. بر خلاف اون چیزی که عموم فکر میکنند ، این فکر بد لزوما نباید باعث بشه که همسر شما یه اتفاق بد براش بیوفته همون شب ، ولی قطعا یه اتفاق بد که هم بسامد خودش هست رو جذب میکنید ...دیر یا زود..توی حوزه زندگی شخصی کاری یا.... حالا باید چه کار کنیم ؟ باید مثبت اندیش باشیم ؟بله باید مثبت اندیش باشیم.. شاید در ابتدا سخت باشه اما اگر هر زمانی که فکر منفی اومد توی ذهنتون ادامش ندید ، کم کم افکار منفی از رو میرند و دمشون رو میزارند رو کولشون.... خوشبختانه جذب اتفاقات مثبت خیلی سریعتر و بهتر از جذب اتفاقات منفی رخ میده...بنابراین با افکار مثبت میتونید تاثیرات فکرهای منفی رو که پیش از این در فضا رها کردید ، رو خنثی کنید ... پس دست به کار شید .. ادامه گام سوم –(بخش دوم ناخود آگاه ).. خوب تا اینجا شما ضمن اینکه خودتون رو دوست دارید و به خودتون احترام میگذارید ، مثبت اندیش هم هستید ... آفرین به شما من بهتون افتخار میکنم .. خانم های گل ، علاوه برمواردی که به صورت ارادی شما جذبشون میکنید ، مواردی هم هستند که به صورت ناخودآگاه جذب شما میشند ..چطوری؟ با تاثیر روی ناخود آگاهتون ! شما دارید تو خونه کاراتون رو میکنید ؛ بعد با خودتون میگید خوب بزار یه آهنگیم گوش کنم : :پرنده های / قفسی/ عادت دارند به بی کسی عمرشون بی هم نفس /کز می کنند کنج قفس... این آهنگ حال شما رو بد می کنه ...این آهنگ سمه ... ناخودآگاه شما مثل یک طوطی کلمات رو میگیره و برای خودش تکرار میکنه " بی کسی بی کسی بی کسیبی کسی ، بی کسی ......." تا شب میگه بیکسی ..." کز میکنند کز میکنند کز میکنند کز میکنند کز میکنند..."تا فردا صبح هم میگه کز میکنند... از ناخودآگاه شما هم پالس ساطع میشه و این پالسها هم قدرت جذب هم بسامدشون رو دارند... چرا موسیقی بی کلام گوش نمیدید ؟ موسیقی بی کلام پاک ترین موسیقیه که روحتون جلا میده ! یه عمر رمانهای "فهی.مه رح.یمی " رو خوندید بعد میگید چرا شکست عشقی خوردم ؟ ناخودآگاه شما با شخصیتهای رمان همذات پنداری کرده و حالا این اتفاق جذب زندگی شما شده !شاید پس از سالها ازتون میخوام تمام اهنگهای غم ناک ، تصاویر غم ناک ، رمان ها و... علی الخصوص روزنامه های حوادث رو بریزید دور ! فضای زندگیتون رو تغییر بدید.. عزیزان ، تجربه به من ثابت کرده شما نهایتا به اون چیزی دست میابید که خودتون رو براش مهیا میکنید.. اگر در جستجوی شادی هستید از الان شاد باشید و خودتون مهیا کنید ...در تمام ابعاد زندگیتون شادیتون نشون بدید طوری رفتار کنید انگار از الان برای اتفاقات خوشی که در راهند خوشحالید عزیز در کتابش یه داستان نقل میکنه در همین رابطه فلورانس که مضمونش اینه.. دختر بچه ای رو میشناختم که همیشه تور سیاه سر میزاشت و لباس سیاه می پوشید.. اطرافیانش فکر میکردند بامزه و باهوشه... وقتی این دختر بزرگ شد با مردی ازدواج کرد که بینهایت عاشقش بود.. زمان زیادی از ازدواجش نگذشته بود که شوهر فوت کرد و ناگزیر این خانم مدت زیادی تور سیاه سر گذاشت و لباس سیاه پوشید ! میبینید؟ تاثیر تصویر سازی در آینده ی ما واقعا عجیبه ... در مقابل فلورانس یک داستان دیگه هم نقل میکنه .."خانمی رو میشناختم که بسیار فقیر بود اما همیشه دورو بر اسباب مخصوص ثروتمندان میپلکید .... به جواهر فروشی ها سر میزد ، مغازه های مملو از البسه ی گرون رو با عشق و لذت تماشا می کرد ( توجه کنید با حسرت نه، با عشق ) ...دوستانش همیشه سرزنشش می کردندو ازش میخواستند واقع بین باشه اما اون همچنان به کارش ادامه می داد و لذت میبرد ( توجه کنید لذت ..).. بلاخره در کمال ناباوری اون با یک مرد بسیار ثروتمند ازدواج کرد.... به اینجای داستان که میرسه فلورانس یه حرف قشنگی می زنه که من خیلی دوسش دارم ، می گه " من نمیدونم آیا اون خوشبخت شد یا نه و آیا اخلاق همسرش خوب بود یا نه ...ولی یه چیز می دونم اون به چیزی رسید که روش تمرکز کرده بود !" جالبه بدونید خانم اسکوال فلورانس شین ، یک استاد ماورا( مثل عرفان خودمون ) در بین سالهای 1871-1940 میلادی بوده ! گام چهارم :مبارزه با سه حس کشنده ؛ کمال طلبی ، عذاب وجدان ، شتابزدگی .. از زمانی که یادم میاد همیشه کلی برنامه برای خودم داشتم ، برنامه هایی که پس از چند روز انجام ، فقط روی کاغذ ثابت قدم باقی می موندند.. مثلا همزمان با دانشگاه خوندن زبان هر روز ، پیاده روی روزی دو ساعت (!)، برنامه ی رژیم ، برنامه ی پیشرفت درسی (مثلا هر روز دو ساعت درس خوندن )، خوندن کنکور ارشد ، پیدا کردن کار دانشجوییو و و ... این برنامه واقعی یک ترم دانشگاه من بود.. جالبه که فرضا تا ساعت 6-7 هم دانشگاه بودم .. این قضیه بارها و بارها برای من پیش اومد .. من هیچ وقت تغییراتی رو که دوست داشتم در خودم ایجاد کنم رو نمی تونستم پیش ببرم ..و این باعث می شدم که خودم سرزنش کنم حالا اما من می دونم مشکل چیه .. انسان های کمال طلب بدون توجه به امکانات ، منابع ، توانایی و وقتشون ، از خودشون توقع بی حد و حصر دارند و همین میشه که همیشه احساس شکست می کنند... شتابزدگی توی کارها یعنی استرسی که توی دلت هست تا زود زود به هدفت برسی ...و تنها چیزی که حاصل میشه عذاب وجدانه و بس.. در همین زمان دوستی داشتم که به نظرم می یومد خیلی تنبل توی کاراش ....احساس می کردم در مقایسه با من اصلا خوب برنامه ریزی نمی کنه و بی خیاله .. جالبه بدونید دوست گل من : با معدل رفت ارشد ، به خاطر معدل خوبش جذب یه سازمان خوب شد ، الان ادارشون براشون کلاس زبان گذاشته و.. فکر می کنید چطوری؟ با تمرکز روی یک کار و کم کردن استرس .. شما یک انسانید با توانایی نامحدود ..اما برای این توانایی باید برنامه ریزی درستی انجام بشه .. یه بچه هم که می خواد راه بیوفته اول دست و پا میره ، بعد ت تی ت تی و.. چرا ما توقع داریم از همون اول بدوییم ؟ بنابر این ، از امروز : توقع منطقی و صحیح از خودتون داشته باشید ..با خودتون مهربون باشید .و..خودتون سرزنش نکنید ..برنامه ها رو یکی یکی وارد زندگیتون کنید نه همه رو با هم ... دوستان گلم سلااااااااااااااااااااااااااااااااام، بفرمایید گام بعدی : گام پنجم :با مشکلاتمان چه کنیم ؟ .. مشکلات یه وزنی دارند تا وقتی که شما بهشون اهمیت بدید خود نمایی م یکنند و سنگینی... به محض اینکه اونها رو بزارید یه گوشه وزنشون رو از دست میدند... اگر شما یک لیوان پر آب رو یک شبانه روز دستتون بگیرید آیا از وزن اون کم میشه ؟ نه...فقط زمانی از وزنش روی شما کم میشه که اون رو بزارید روی میز .... این جمله رو بارها و بارها با اعتقاد تمام تکرار کنید تا یه معجزه رو با چشمای خودتون ببینید : "مشکلاتم را به خدا می سپارم تا به آن سر و سامان دهد و خودم ازاد و رقصان به شادی میپردازم .." فلورانس عزیز در کتابش به این سبک جملات اشاره میکنه و بیان میکنه که علت عدم حل مشکلات ما اینه که اونها رو به خرد لایتناهی ( خدا)نمیسپاریم .. پس همه چیز رو بدید دست خدا تا آرام و سبک بشید...وظیفه ی شما فقط و فقط شادبودنه ...امتحان کنید . گام ششم رو اینجا میتونید ببینید : http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1270094&PageNumber=26 گام هفتم رو در انتهای این صفحه بینید : http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadid=1270094&postID=50513323 گام هشتم : http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadid=1270094&postID=50587013 گام نهم :(اواسط این صفحه ) http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1270094&PageNumber=38 گام دهم:(اواخر این صفحه ) http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1270094&PageNumber=39 فاز دوم این تاپیک:قانون جذب: گام اول:--------------------------------------صفحه 50 گام دوم :------------------------------------صفحه 51 گام سوم:------------------------------------صفحه 58 دوستان گلم سلام .. من برنامه ی 10 روزه رو براتون می گذارم ..در این 10 روز ( که از فردا شروع می شه ) ما سعی می کنیم آرام و شاد باشیم با رعایت نکات زیر : در این 10 روز:(برنامه مراقبه اول . یکم الی دهم دی ماه ) 1-خودتون دوست داشته باشید ، بدون هیچ قید و شرطی 2-خودتون با هیچ کس مقایسه نمی کنید ...فقط و فقط با خودتون ...خود دیروز در مقایسه با خود امروز 3-به هیچ وجه خودتون تحقیر یا سرزنش نمیکنید .. (ممکن مواردی پیش بیاد و شما در اون موقعیتها کارهایی انجام بدید که بعدا که بهش فکر می کنید به نظر بیاد کار اشتباهی کردید..و بخواید خودتون سرزنش کنید...اما نباید این کار بکنید..اون موقعیت گذشته ، رفتار ما درست یا غلط تموم شده ، ...فقط و فقط آرامشتون حفظ کنید و به هیچ وجه خودتون سرزنش نکنید...) 4-با جسم و روحتون با احترام برخورد می کنید..احترام در کلام +احترام در اقدام 5- با خودتون مهربون هستید ...خودتون بغل می کنید ..نوازش فراموش نشه .. 6- هر روز صبح ( و ترجیحا قبل از خواب ) تمرین تسبیح انجام میدید :به اندازه ی دانه های یک تسبیح این جمله رو با عشق ، با عشق وبا عشق تکرار کنید : "من خودم عاشقانه دوست دارم " 7- توی این ده روز عیبای خودتون کشف نکنید لطفا ...بزارید برای بعد... از خودتون توقع زیاد نداشته باشید ...توقع زیاد و شتابزدگی برای رسیدن به هدف فقط کارها رو خراب میکنه ..آهسته و پیوسته 8-تعارف و عذاب وجدان می ندازید دور ( حتی به صورت موقت ) ...اگر رفتید مهمونی خیلی شکیل هر کاری دلتون می خواد انجام بدید ...اگر دوست ندارید تو شستن ظرفها کمک کنید ، خوب نکنید ...کلا کارهایی که دوست ندارید رو بدون عذاب وجدان ( تاکید می کنم بدون عذاب وجدان ) انجام نمی دید . 9 - یه کار قشنگ دیگه که لطفا انجام میدید رهاسازی مشکلاته ..در این ده روز هیچ مشکلی رو روی دوشتون این ور و اون ور نمیکشید 10- خودتون فقط و فقط برای شادی مهیا میکنید ...یعنی چی ، یعنی پر انرژی و شاد .. .دوستان گلم باور کنید یا نه ریشه ی شادی درونیه یه طوری رفتار کنید تو این مدت که انگار قراره بعد از این دوره یه معجزه بزرگ درون شما اتفاق بیوفته ...یک طوری رفتار کنید که انگار مطمئن 100% هستید که موفق موفق موفق می شید ... این قضیه ثابت شدست دوستان ، اگر شما چیزی رو باور کنید حتما اتفاق می افته .دیدم که می گما ... ضمنا قرار نیست هممون 100% بتونیم همه ی اینها رو رعایت کنیم ...هر وقت ناخواسته یکیش رعایت نکردید با آرامش و یه لبخند (تاکید " لبخند")، از کنارش رد میشید و خودتون می بخشید...دوباره شروع می کنید به رعایت .. سرزنش ممنوع .. در این 10 روز در پایان هر روز به خودتون نمره بدید ..چه قدر از عملکرد خودتون راضی هستید ؟چطور بودید ؟ خیلی عالی عالی خیلی خوب خوب متوسط (ما اینجا ضعیف نداریم !) گففته باشم بعد از ده روز دفتر مشقا رو می بینم ... برنامه مراقبه دوم (26دی-6بهمن) http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadid=1270094&postID=50677001
مثبت بیاندیشید اتفاقات مثبت قطعا رخ خواهند داد ! به تاپیک مثبت اندیشی دعوتید http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1270094
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2742
سلام نهال جان، شاید این کار خداست که منی که که دنبال تغییر اساسی تو خودم بودم با این تاپیک اشنا شم، بهت تبریک میگم که به این مرحله رسیدی من طرفدار پرو پا قرص تاپیکت خواهم بود انشاا...
هر چقدر هم که ضعیف باشی!!گاهی اوقات می توانی تکیه گاه باشی!
2740
مشکل اساسی من اینه که خودمو دوست ندارم اصلا ، و میدونم اولین گام دوست داشتن خودمه، پس اگه میشه نهال جان بیشتر در این مورد راهکار عملی بده دوست خوبم
هر چقدر هم که ضعیف باشی!!گاهی اوقات می توانی تکیه گاه باشی!
چشم شیرین جان...گام اول ادامه هم داره ...از اینجایی که گفتم شروع کن...تا باهم ادامه بدیم عزیز دل...
مثبت بیاندیشید اتفاقات مثبت قطعا رخ خواهند داد ! به تاپیک مثبت اندیشی دعوتید http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1270094
نهال بانو منم چند ماهه با این کتابها آشنا شدم به نظرم داستانها و تجربه های واقعی افراد خیلی اثربخشه، اگه تجربه شخصی داری برامون تعریف کن
 به این تاپیک برید تا زن های موفق دنیا رو بشناسید و ازشون الهام بگیرید:  زن‌های موفق   تاپیک بعدیش با همون اسم برای ثبت نظراتتون در رابطه با تاپیک اصلی بازه    
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز