من دوقلو پسر دارم خیلیم راضیم حال میده سه تا مرد دورت باشن مورد توجهی همیشه 😆😆😆😆
کاکتوس منم بچه من دختره ، ما هم همه اقدامات رو برای پسردار شدن انجام دادیم از رژیم غذایی گرفته تا روز تخمک.گذاری ، ولی بچم دختره ، تو دوران بارداری نتونستم با دخترم ارتباط برقرار کنم چون دختر دوست نداشتم، دخترم بعد تولد تا سه ماهگی همش گریه میکرد و عصبی بود ، همسایه ها شاکی شده بودن از صدای گریش، اینو میگم که علاوه بر اینکه جنسیت طبق سلیقمون نمیشه ،خلق و خوی بچه ای که از جنسیتش استقبال نمیکنی هم چندان جالب نیست و این تازه شروع قضیه هست، ناچاریم از همون ابتدا موضوع را بپذیریم و از نظر روانی باهاش کنار بیایم، به صحبتای بقیه که میگن پسر یه چیز دیگست ، دردسر پسر کمتره، مردا پسر دوس دارن اهمیت ندیم، دیگه این موضوع دست خداست و ناچاریم تسلیم باشیم
فریده جان من مادر دو پسر نوجوان هستم از زمانی که هنوز ازدواج نکرده بودم و دختر بودم آرزو می کردم اگه در آینده زن شدم و مادرشدم بچه هام پسر باشن نه به دلیل اینکه اعتقاد دارم پسرها جنس برتر هستن من زن تحصیلکرده و روشنفکری هستم میل من به پسر دار شدن یه احساس غریب و ناشناخته بود از زمان دختر بودن و مجرد بودنم همیشه رویای پسردار شدن رو داشتم حتی از زمان دختربودن و مجرد بودنم شروع به گرفتن رژیم های غذایی پسردار شدن کردم و شوهرم رو هم از اولین ماه ازدواجمون زیر نظر دکتر تغذیه بردم تا شوهرم هم رژیم غذایی پسر دار شدن بگیره الان هر دو فرزندم پسر شدن و من واقعا از مادر دو تا پسر بودن لذت می برم و کیف می کنم دنیای مادر و پسر مخصوصا اگه دوتا یا سه تا پسر داشته باشی خیلی دنیای خاص و شیرین و متفاوت و جذابی هست به دلیل جنسیت متضادی که مادر و فرزند دارند مثل دو قطب مخالف آهن ربا بیشتر به سمت هم کشیده میشن الان پسرای من بیشتر از اینکه مجذوب و وابسته ی پدرشون باشند به من گرایش دارن دنیا رو از دریچه ی چشم من نگاه می کنن اگرچه عمه ای دارن که متاسفانه مانع بزرگی در تداوم احساسات. شیرین مادر و فرزندی ما شده حالا این قضیه بماند ولی در مجموع داشتن فرزند پسر تجربه ی متفاوت و ویژه ای برای زن هست خیلی خیلی متفاوت تر و خاص تر از تجربه ی داشتن فرزند دختر و سر و کله زدن با فرزند دختر من که واقعا با داشتن پسرام مادر بودن روشیرین تر و دلپذیر تر تجربه کردم خیلی دوستشون دارم یکیشون الان شونزده سالشه و برای ادامه ی تحصیل پیش عمه جانش در اروپاست ولی پسر کوچیکم هنوز پیش خودمه نمیدونی از دوری پسر بزرگم چه رنگی می کشم علی رغم اینکه در یک خونه ی شیک و بزرگ و راحت پیش عمه ای زندگی می کنه که این عمه خانم عاشق پسرمه و مثل یه مادر به بچم رسیدگی می کنه منتها هر لحظه و هر دقیقه به پسرم فکر می کنم به این که چیکار می‌کنه ؟ چی می خوره ؟ نکنه الان از چیزی یا کسی ناراحت باشه ؟ نکنه نیاز داشته باشه با کسی درددل کنه و من پیشش نیستم ؟
منم دوتا پسر شیطون دارم.۹ ساله و ۳ ساله. خیلی شلوغ کارن و اذیتم میکنن ولی من عااااشقشونم
منم مثل شما دوست داشتم بچه دومم دختر باشه اما الان ثانیه ای از ذهنم نمیگذره که کاش بچم دختر میشد.الان واسه جفت پسرام میمیرم.و همیشه به چیزی که خداوند برام مقدر کرده راضی ام و شکر گزاااااار
هر روز صبح با عشق و انگیزه ی دوباره دیدن و حس کردن و در کنار پسرام بودن از خواب بیدار میشم از اینکه یه روز دیگه خدا بهم نظر لطف انداخته و فرصت بودن با پسرام رو بهم داده شکرش می کنم ببین عزیزم دو پسر یا دو دختر یا یه پسر و یه دختر به خودی خود و بالفطره هیچ برتری نسبت بهم ندارن که میگی از مزایای دو پسر داشتن برام بگید تا دلم آروم بگیره چیزی که باعث تحکیم و انسجام رشته های عاطفه و محبت و عشق بین فرزندان میشه جنسیتشون نیست گلم بلکه تربیت و عدم تبعیضی هست که پدر و مادر در قبال فرزندانشان انجام میدن من خودم با خواهرم علی رغم اینکه همجنس هستیم از نظر عاطفی دور هستیم کاری به کار هم نداریم یا پدر من با یکی از عموهام سال تا سال با هم تلفنی حتی احوالپرسی نمی کنند نه اینکه پدر و عموم با هم اختلاف داشته باشند اصلا و ابدا فقط از نظر عاطفی جوری شدن که نیازی در خودشون نمی بینن که مرتب دلتنگ و بی قرار هم بشن و بخوان با هم حتی تلفنی صحبت کنن اینم دوتا فرزند هم جنس یا در یکی از اقوام ما خواهر و برادری هستن که از زمان مجردی با هم کل کل و بگو و مگو داشتن سر هر چیزی که شما فکرشو بکنید من زمانی که این خواهر و برادر رو می دیدم خیلی کم سن و سال و بچه بودم اما در همون عالم بچگی از حس و حال حاکم بر رابطه ی این خواهر و برادر بدم میومد احساس می کردم چقدر رابطه شون زشت و نچسب هست و به دل نمیشینه دقت کن من بچه بودم ولی همچین احساسی درباره شون بهم دست داد ببین چقدر رابطه شون با هم زشت و غیر طبیعی بود که به چشم من بچه هم اومد و عقل من بچه هم رسید که این خواهر و برادر یه چیزی تو رابطه ی عاطفیشون کمه همه‌ی این حرفا رو برات زدم تا اطمینان پیدا کنی چیزی که سبب و عامل ایجاد محبت و صمیمیت و کشش عاطفی میون بچه های یک پدر و مادر میشه جنسیت بچه ها نیست بلکه تربیتی هست که والدین بر روی اونها اعمال کردن و البته توجه و محبت و رسیدگی یکسان و بدون تبعیضی هست که در حق بچه ها شده و همین دو مورد باعث میشه بچه ها جدا از جنسیتشون به هم علاقه مند بشن هیچ قانون نانوشته ای نیست که رابطه دو خواهر یا دو برادر یا یه برادر و یه خواهر بهتر از دو نمونه ی دیگر باشه چه خواهر ها با جنسیت یکسان که از هم دور هستن چه برادرها که با وجود جنسیت یکسان دست به برادر کشی زدن و چه خواهر و برادرهایی که با وجود تضاد جنسیت بهم جذب نشده اند و از همدیگه بیزارند و با هم غریبه پس تا می تونی به دو پسرت از هر لحاظ محبت کن در هیچ زمینه ای بینشون تبعیض قایل نشو مثل من هر کاری برای یکیشون بکنم برای اون یکی پسرمم می کنم یه لباس برای اولی بخرم پشت بندش یه لباس هم برای دومی می خرم یه نگاه محبت آمیز به دومی بکنم سریعا دومین نگاه محبت آمیز رو به چهره ی اولی می ندازم نشده پول توجیبی پسرهامو یک شاهی کمتر از هم بدم هردو در یک مدرسه ی غیر انتفاعی نام نویسی شدن هر دو رو دریک بیمارستان خصوصی به دنیا آوردم هرساله برای جفتشون تولد گرفتم هیچ وقت موفقیت هایی که جدا از هم بدست آورده بودن رو چماق نکردم و تو سر دیگری بگویم و به این شکل کاری کنم که از هم متنفر شن الان پسر دوم رو هم می خوام دوسه سال دیگه بفرستم اروپا پیش برادرش به همین علت این دو تا برادر دیوانه وار عاشق همن و بسیار به همدیگه وفادار هستن چون من رشته های عاطفه و محبت رو با عدم تبعیض میونشون و دادن یکسان عشق و علاقه بهشون بین دو برادر ایجاد کردم الان پسر بزرگم هر ماه برای پسر کوچیکم از اروپا لباس و لوازم التحریر می فرسته پسر کوچیکمم همش به من و باباش میگه برای داداشی پول بفرستید اروپا کم و کسر نداشته باشه غذایی رو بدون هم نمی خورن اگه غذا به اندازه ی جفتشون نباشه با هم تقسیمش می کنن دلشون نمیاد بدون هم لذتی رو تجربه کنن کافیه یک کدومشون بره رستوران و خوشش بیاد سریعا میاد به برادرش میگه دفعه ی دیگه بیا با هم بریم یا بدون هیچ مناسبتی برای هم کادو می گیرن مثلا تو خونه نشستیم یکیشون از در میاد تو و تی شرت و شلوارک دستشه و میاد طرف برادرش و میگه داشتم از جلوی ویترین یه مغازه رد می شدم این لباس ها رو دیدم و برات خریدم بی دلیل به هم محبت می کنن جلوی دوست و فامیل و آشنا و غریبه پشت هم در میان و از همدیگه دفاع می کنن هنوز پدر نشدن درباره ی عمو شدنشون برای بچه های هم صحبت می کنن از الان برادر زاده های به دنیا نیامده شون رو دوست دارن
مبارک باشه ...پسر و دختر مهن نیست ...حتی یه قل و دوقلو هم مهم نیست ..فقط خدارو شکر کن که داری مادر میشی .. از خدا بخواه سالم و سلامت باشند ... اگر خدا بهت این هدیه رو داده حتما توان و نیروی مراقبت هم بهت میده ... خدا الرحم الراحمین ...بنده هاش رو تنها نمیزاره
گاهی اوقات از دیدن رابطه ی ناب و زیبای برادرانه شون اشک تو چشمام جمع میشه هر دو بسیار درسشون عالیه و آینده درخشانی از نظر جایگاه شغلی دارن شک ندارم فردا اگه دارای پست و منصب و مقامی شدن همدیگه رو فراموش نمی کنن و به همدیگه کمک می کنن یک ذره حسادت بینشون نیست خیلی بهم وفادار هستن اونقدر که اینا همدیگه رو دوست دارن من وباباشون رو دوست ندارن البته ما اصلا ناراحت نمیشیم پس برای آخرین بار میگم تا میتونی یکسان بهشون محبت کن تحت هیچ شرایطی در هیچ زمینه ای و با هیچ توجیه و دلیلی بینشون تبعیض قایل نشو و هرکاری برای یکی می کنی برای دیگری هم بکن ببین چطوری این دو بچه برای هم جون میدن
