یه حرفی که واقعا دلتو شکست و بهم بگو

نمیتونم بگم ولی بشدت حالم خرابه سر نمازم منو دعا کن

اینکه مادرشوهرم از قبل برای عروسش کلی طلا از مکه خریده بود و بعد عقد ماهم چند بار گفتن که کلی طلا به نیت عروسمون خریدیم ولی هیچ وقت ندادنش بعد یه بار که رفته بودم خونشون و کلا این موضوع رو فراموش کرده بودم.. یه رومانتویی طلا خیلی شیک گردنش بود گفتم وای چقدر قشنگه مبارک باشهههه خندید گفت اینو به نیت عروسم خریده بودم .. ببین انقدر حالم بد شد ک نگم 

با گوشت و خونم کامل درکت میکنم چی میگی و چی میکشی..خانواده منم از خانواده تو بدتر..۱۰سال تحمل کردم فقط یبار رفتم که تصمیم جدایی داشتم.اما خانوادم یه حرفایی گفتن که خودمم به خودم شک کردم که واقعا چه غلطی کردم..

سلام،راستش هنوز اجرای قانون تو جامعه ما مشکل داره.

منم خیلی وقتها تو فشار بودم مثل خیلی از زنهای سرزمینم.

ولی وقتی دیدم تا پشتیبانی نداشته باشی،کاری پیش نمیره سپردم به خدا.

بارها دلم شکست ولی با سکوتم خدا تنبیه شون کرد.

فهمیدم اونقدرها هم که فکر میکنم تنها نیستم.آروم گرفتم.

همه زندگی این دنیا نیست.اینجا مرحله ای هست که مورد آزمایش های مختلف قرار میگیریم.

سوره ناس را زیاد بخون.اینقدر که دیگه با گریه هات نتونی ادامه بدی،