طبقه۹

عضویت : 1402/04/17
زن
درج نشده است
  وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تورا پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تورا در آسمان ها می کشید وقتی عطش طعم تورا با اشک هایم می چشید. من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی.  چیزی نمیدانم ازین دیوانگی و عاقلی.  یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود. آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود   ( خداکنه باشی همیشه باشی ❤️🖇️)