rosee_bluee

عضویت : 1402/04/01
زن
درج نشده است
من‌ هیچ‌وقت تسلیم نشدم،خسته‌ چرا،اما تسلیم نه؛یه شبایی تا صبح اشک ریختم،از درد چشمام رو نبستم،هِی خاطرات رو مرور کردم،اما صبحش با لبخند بلند شدم و انگارنه‌انگار که اون آدمِ دیشبی خودم بودم.کم آوردم؛ولی جا نزدم...با همه‌‌ی دردها ادامه دادم ؛ حتی وقتایی که می‌دونستم ممکنه تهش هی‌چی نباشه ! ادامه دادم ؛ تا سرم پیشِ خودم بالا باشه ! ادامه دادم ؛ تا اگه نشد ، به خودم بگم:« فدای سرت ، مهم اینه که تو تلاشت رو کردی ..! »بخاطرِ همین‌هم هیچ‌وقت نه پشیمونم ، نه افسوس می‌خورم و نه منتظرِ کسی هستم که بیاد و نجاتم بده ! ناجیِ من همیشه خودم بوده و بس ... :)