سنجابکک

عضویت : 1397/06/01
زن
درج نشده است
سلام مامانم ،میدونی مامان خیلی دلم تنگ شده واسه بوی عطر تنت واسه اون دستات واسه اون چشمات واسه اون نگات واسه اون اخمات واسه اون دعواهات واسه اون صدا زدنهات واسه اون مهربونیات هیچکس نمیتونه جاتو بگیره هیچکس نمیتونه حتی یک لحظه برام مادری کنه هیچکس...مامان یاد اون دستهای نرم و گرمت افتادمااااا،نمیدونی چه حسی دارم ، ماماان بدجور هواتو کردم تو خوابم نیستی تو بیداریم نیستی کجااایی مامان بگو چیکارکنم من دستاتو میخوام دوس دارم مثه قدیم سرسفره خیره بشی بهم بگی چرا نمیخوری ،چرا زود رفتی کنار چرا کم خوردی ...مامان بسه دیگه بیداارم کن  ای خدااا بسه این خوابِ لعنتی کی تموم میشه پیرم کرده این خواب،میدونم مامان تو خوابم هستی  میدونم بیداربشم بازم تو کنارمی ،میدونم مامان همه ی اینا خوابه ،این چه خوابیه ک بیدار نمیشم ،میدونی مامان من خستم هیچی حالیم نیست فقط تورو میخوام ،اخه بی انصاف تو ک اینجوری نبودی تنهام بزاری ،ماااماان مامان بس نیست بیدارم کن دیگه ،این چه خواب بدیه یکیم نیست بیدارم کنه انگار همه ی دنیا خوابن...  میشه برا شادی روح مامانم ی صلوات بفرستی🖤 اللهُم َصَلِ علی مُحَمَد وآلِ مُحَمَد وعجِل فَرَجَهُم🖤😔    دلم مامانمو میخواد ..ک بغلش کنم و از تموم دردام براش بگم...نازم کنه و بگه تاابد پشتتم..بهش بگم مامان خستم ،مامان زندگی بهم بد کرد ...بغلم کنه بگه مگه من مردم !تا تهش کنارت میمونم،نبینم دخترمو کسی ناراحت کرده باشه .....ولی من هیچوقت نگاه مظلومِ مامانمو💔 ،وقتی تو بستر بیماری ازش نگهداری میکردمو یادم نمیره... اگه قیامت قصه باشه تورو من کجا ببینم......؟؟؟😔🖤