راجب حرفای دیشبت
درست میگی
تو تازه از یه رابطه اومدی بیرون
نیاز داری تنها باشی
فکرتو ریلکس کنی
به هر حال هر چی ک بوده یه خاطراتی پیش اومده
نمیدونم رابطه خوبی بوده یا بد
ولی خب لحظاتی ثبت شده
نیاز به فکر کردن داری به تنهایی
منم
اشهد بالله تا الان یه لحظه هم فکر نکردم که تو باید الان با من باشی و این چیزا
خدای اون بالاست و از فکر من آگاه
اگر با یه لحن صمیمی گونه ای حرف زدم صرفا به خاطر این بوده که تو بخندی
تو حالت خوب باشه
چون یه لحظه هم طاقت ندارم تو حالت بد باشه و سر در گم باشی
من اون .... رو میخام ببینم که همیشه خوشحاله
نمیخام همیشه هم حد خوشحالیت در حد انفجار باشه ها
نه
چون نشدنیه
ولی یه خنده ریزی هم بشینه زو لبات برا من کافیع
ولی ادم همیشه خوشحال نیست
گاهی اوقات ناراحت میشه
مث نمودار سینوسی گاهی خوشحال گاهی ناراحت
اگه نمودار توی نمودار سینوسی خوشحالیو بالا و ناراحتی رو پایین در نظر بگیریم
من دوس دارم کل این نمودار باشم برات
چ در غمت چ در شادیت
دختر قشنگم من همیشه گفتم جای تو یه گوشه از قلبمه
دلی دارم میگم
نمیخام بیان حس کنم بهت
چون واقعا توی قلبم جا داری
اگ ناراحتت کردم ک امیدوارم منو ببخشی
اگرم لحظه ای تونستم بخندونمت ک خداروشکر
در اخرم بگم من هیچوقت با تو خداحافظی نمیکنم
اگر تصمیم داشتی ک منو تو یه گوشه از زندگیت جا بدی و بخای من کنارت باشم(منظورم ازدواج و دوستی و کلا این چیزا نیس) یعنی منظورم اینه باشم کنارت
فقط کافیه صدام بزنی
دو تا پا دارم چهار تارم قرض میگیرم میام پیشت
یه چیزایی هم هست ک نه دوست دارم الان بگم نه شرایطش هست
ولی بدون من واسه تک تک لحظه هایی باهام حرف زدی ارزش قائلم و یه لحظه بیهوده نمیدونمشون
حتی اگ تو الان بگی بهم ک مهدی واسه همیشه از زندگیم برو و اصلا دوست ندارم ببینمت
همیشه واسه حرف زدن باهات اشتیاق داشتم
و دارم
هر جایی ک بودم دوست داشتم با ولع و حرص بیام که با تو صحبت کنم
چون یه چیز لذت بخش بود برام
و این مهم هیچوقت در من فروکش نمیکنه
نمیدونم چی هستی ولی وقتی اومدی ک من حتی حوصله خودمم نداشتم
مث یه کنده خاکستر شده بودم
ولی با اومدن تو من به معنی واقعی کلمه بلند شدم
شاید یه خورده اغراق به نظر بیاد ولی واقعا همین بوده
میدونم دوست داری ادم مستقلی باشی
ولی مستقل بودن به این معنی نیست ک همه چیزو تنهایی انجام بدی
نیاز به یه حامی هایی داری
من بدون هیچ قیدو شرطی حامی توام
اگ شد ک به شناخت بیشتر هم ادامه میدیم
اگرم نه که ...
ترساتو حس میکنم
همه شونم درسته
تو نه به من اعتمادی داری
نه شناخت کافی
به دوتا حرف زدن هیچ ادعایی ثابت نمیشه و من هر چقد از دفتر عشق بخونم
چیز مفتیه
ولی این کار دست توعه که بخای منو ببینی یا ن
بخای به من اجازه بدی یا ن
بخای به من فرصت بدی یا ن
و و و
ک در این شرایط اصلا نباید به این چیزا فکر کنی
حتی یه ذره هم دوس ندارم حتی منو قابل بدونی و به چیزایی ک میگم فکر کنی
چون الان فقط نیاز داری به خودت فکر کنی
خیلی حرف زدم
بازم بخاطر حرفای دیشبم معذرت میخام
اگ حرفی معذبت کرده اگ چیزی گفتم ک معذب شدی ببخش جان من
اگ قابل دونستی میتونی بیای حرف بزنی
در هر قالبی
اگ صمیمی باشی همونم باهات
غمگین باشی همین میشم
مشورت بخای میدم
هر چیزی
فقط کافیه تو بخای
اگ امکانش باشه خودم دوس دارم صب بخیرو وقتی از خواب پا میشی و شب بخیرو وقتی میخای بخابی بهت بگم
دلیل خاصی هم نداره
ولی اگ نیازی نمیبینی ک مشکلی نیس
اخرشم مث اصلیا برات مینویسم
محب شما ....