تو بواسیر داری
بنظرم طبق شواهد سونو و بتا و نظر دوستان راجع به مدل حاملگی خارج رحمی ، و واقعا پستهات ک خوندم
دچار خود بیمارانگاری شدی ، حتما بخون راجع بهش و با مشاور صحبت کن
موفق باشی
عزیزم همه علائمتو خوندم باردار نیستی. شاید کیست داری یا تنبلی تخمدان.. البته فکر کنم سونو دادی و اگه بود بهت میگفتن. کلا باردار شدن انقدر آسون نیست. بیشتر این علائما تو ذهنتن. من خودم کمی وسواس بیماری دارم و میدونم چجوریه، مطمئنم ۲۴ ساعته داری رو گوگل علائمتو چک میکنی و علائم بیماری های مختلف رو میخونی.
استرس بزرگترین دشمنته، باعث تشدید علائمت هم میشه.
از بعد رابطتت حس میکنم استرس گرفتی که نکنه باردار بشی و استرسش باعث عقب افتادن پریودت شده. چندتا نفس عمیق بکش، من مطمئنم نه بارداری نه اتفاق بدی قراره برات بیفته. اختمالا یه سندرومی نثل تنبلی تخمدان هست. تو سونو رفتی ازمایش بتا دادی دیگه جی باید ثابت کنه؟
اگه خیلی اذیتی یبار دیگه سونو بده، سونوی واژینال همچین راحتم نیست. یکم مدیتیشن کن از مشاور کمک بگیر چون اگه اینجوری پیش بری هی بدتر بدتر میشه علائمت. من خواهرانه راهنماییت کردم امیدوارم به حرفام گوش بدی و ازین بیشتر خودتو اذیت نکنی
زنداداش من بارداری خارج رحمی داشت خونریزی داخلی کرد ولی تو یه هفته ده روز خودشو نشون داد
دکترات راست میگن بشدت استرس الکی داری درداتم مال همینن
شل کننده ی عضلات بخوری خوب میشی
یه چیزی مثل کلرودیازپوکساید
و به احتمال خیلی زیاد مجردی
بازم میگم مشکلت فقط اضطراب و استرسه
الان اون پسره کجاس؟؟ میدونه چه حالی داری؟؟
به نظرم برو یه دکتر . که حوصله داشته باشه . بعد بشین آروم تمام فکرایی که می کنی و اینکه میگی دیدم خیلیا بارداری داشتن و بتا منفی بوده و .... همه اینا رو بهش بگو . بعد ازش بخواه برات توضیح بدی که مطمئنا بارداری نیستی و چرا علم می گه که نیستی تا قانع بشی .
با دکترت جوری حرف بزن که مشکوک باشه و هر ازمایش و اقدامی لازمه بکنه تا ریشه دردها رو پیدا کنه . و دکترت مشکوک بشه که این بارداری خارج رخم هست و ازمایش نشون نمی ده . بر اساس این فرض جلو بره تا معلوم بشه ایا اینطور هست یا نه . ازش بپرس اگر نیستم پس دردهای شدید دلیلش چی هست
همین دیگه مشکل اینه دکترا حوصله نمیکنن بهم توجه کنن فقد بگم بتا منفی تموم و هیچ دلیل قانع کننده ای برا دردام ندارن ک من هیچوقت سر سوزنی تو عمرم همچین دردایی نداشتمو دقیقا بعد این رابطه لعنتی باید اینجور میشدم و اصلا منطقی نیس از استرس باشه دردای واضح. انقد ضعیففف شدم و حالم بده لب ب غذا نمیتونم بزنم صبحی شنیدم مامان بابام دارن راجبم حرف میزنن ک ببریمش دکتر چش شده و اینا وای بیشتر وحشت کردم بضی وختا دلم میخاد همه چیو ب مامانم بگم شاید ببریم یه شهر دیگه دکتر یا یجوری کمکم کنه ولی ازونور میترسم طاقت نیاره. ای خدا من احمق چرا دنیا اومدم الهی بمیرم راحت شم ازین کوه غم و درد😣
حالا که حضوری حوصله نمی کنن در یک پارگراف کوتاه و کامل بدون حوصله سر بردن اصل قضیه رو با چند تا دکتر اینترنتی مطرح کن . و پافشاری کن که مشکوکی به بارداری خودت.
