ما چند روز قبل رفته بودیم سمت رامسر...سر شب رفتیم بیرون دور بزنیم...اومدم ویلایی کگرفته بودیم حس کردم یه تغییرات کوچیکی پیش اومده...مثلاً روتختیا اکنون خورده...و شیر گاز بسته شده....به همسرم گفتم یکی اومده گفت نه..بچه دست زده...منم گفتم شاید اشتباه کردم.. دیر وقت نزدیک خوابیدن صاحب ویلا زنگزد ک من حس کردم بوی گازمیاد اومدم گازو بستم...حالا همه ی لباس زیر و ....رو تخت بود🤦🤦😑😑
فرداش خیلی سریع وسایل رو جمع کردیم بریم جای دیگه..ک همسرم به پسره گفت کارت درست نبود..خانمم گفت یکی اومده تو ....یهو گفت نه بخدا به هیچی دست نزدما...فقط گازو بستم