2752
2734

یه بار منو شوهرم بعداز ظهر دراز کشیده بودیم و خوابمون برد من دقیقا دوتامونو توسقف اتاق دیدم یهو دوتااومدن افتادن رومون من شدید تکون خوردم .که شوهرم ازخواب پرید گفت چی شده .چنددقیقه قفل بودم ......روحمون بود توسقف

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



وای چی کار کردی؟من دیوارا رو همه رو دستمال کشیدم با چند منظوره شستم باز ک رفتم همینجوری شد.بد جور گر ...

هیچی تا چند وقت هی بخارا رو پاک میکردم💔😑من فقط یه بار دیدم بعدش نه

تورو تا ته‌خاطراتم‌کشیدم‌به‌زیبایی‌تو‌‌‌ کسی‌رو ندیدم🤍🌿
2731
ان دفعه به دیوارا دست نزن ببین بازم هست یا نه

من ک دست نمیزنم عزیزم فقط گفتم شاید جای دست شوهرمه مونده رو دیوار بخار میشه باز میاد؛دیوارا رو با چند منظوره و پارچه تمیز کردم باز ک رفتم حموم اومد رو دیوار همشم رو دیوار رو برومه؛تقریبا یه قسمت دیوار گاهی ی کم جابجا میشه در حد چند سانت

خانمای باردار نخونن

تو مسیز باغ

چندتا اقا با ماشین برمیگردن به سمت شهر

که پیرزن میبینن توجاده

میگن اینم سوار کنیم گناه داره

وقتی میشینه انگار یه چیز یه تنی نشسته تو ماشین

ماشین میاد پایین 

بعد اقایی که کنارش بوده متوجه میشه این ادم نیست

خودشو خیس میکنه

حتی اسم راننده هم میگه که فلانی وایستا 

بعد پیاده میشه و یه لحظه چهرشو میبینن  و در یه لحظه محو میشه

هیچی تا چند وقت هی بخارا رو پاک میکردم💔😑من فقط یه بار دیدم بعدش نه

من میترررررسسسسمممم.کلا آدم‌ترسویی هستما ولی اینو ک دیدم یه جوریم هم‌ترس دارم هم‌ندارم.آخه قبلش ی شب اومدم تو آپارتمان پنج واحدیه؛کسی تو آپارتمان نبود چراغا خاموش بود من اومدم چراغو روشن کنم سرمو کردم بالا حس کردم ی چیز خاکستری قد گوسفند از جلو خونمون رد شد.قشنگگگگ سکته رو زدما

کی از اتاقامون فک کنم جن داره اخه هر کی میره توش میخوابه خواب بد و کابوس میبینه 😂

یه حموم داخل اون اتاقه هست ابگرم کنه حموم اصلی خراب بود مجبور شدم تو اون حموم کنم بعد که رفتم توش چون دره قفلش خرابه این دره باز و بسته میشد بعد اومدن یه تشت پر اب گذاشتم جلوش که نترسونتم ک میدیدم که در انگار یکی داره زور میزنه بازش کنه و منم جیغ میزدم حوله گرفتم الفرار خیلی وحشتناک بود  هرچی به بقیه میگم باور نمیکردن 

یبار هم مهمون اومد زن حامله بود و چون اتاق من  تخت داشت تو اتاق من خوابید و منم رفتم تو اون اتاقه رو شکم حوابیده بود که قشنگ حس کردم یه دست از رو کمرم رد شد شب همش کابوس میدیدم واقعا اون اتاق خیلی چیز عجیبیه😨😨

خونه پدر برزگم ویلا باغ بود قدیمی ،غروبا میشستیم تو بالکن چایی میخوردیم ، یه تار مو از پشت بوم افتاد رو سر عمه ام به طول بیش از ۲ متر

عموم همیشه میگفت تو خونه یه زنی رو میبینه انقدر موهاش بلنده که کشیده میشه رو زمین ما باور نمیکردیم تا این مو رو دیدیم قضیه مال ۱۵ سال پیش هست

من میترررررسسسسمممم.کلا آدم‌ترسویی هستما ولی اینو ک دیدم یه جوریم هم‌ترس دارم هم‌ندارم.آخه قبلش ی شب ...

من زیاد اشنایی ندارم به این چیزا ولی میتونی سوره جن رو بخونی با صدای بلند

تورو تا ته‌خاطراتم‌کشیدم‌به‌زیبایی‌تو‌‌‌ کسی‌رو ندیدم🤍🌿
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز