هنوز یک سال نشده که ازدواج کردیم
برای بار دوم میخوایم با مادرشوهر و پدر شوهرم بریم مسافرت
استرس دارم، معذب میشم
شما هم همینطورین؟
نه راحتیم
من ۵ ساله اومدم سر زندگیم . اصلا باهاشون‌مسافرت نرفتم .میدونم ک زهر ادم میکنن.
اره خییلی....من ده روز باهاش رفتم سفر واای دیواانه شدم اینقد گریه کردم بعد سفر هیچی از سفرم نفهمیدم ......خانواده شوهرم من خیلی بدن باهام....اصن بدجور سفری بود فقط تحمل میکردمو هیچی نمیگفتم
برو تا حسابی بشناسیشون
من تا حالا باهاشون مسافرت نرفتم و نخواهم رفت
سفر اولتون چطور بود؟
به نظر من با مادرشوهر و پدرشوهر سفر يككم سخته
با برادر و خواهرشوهر بهتره
ن تاحالانرفتم باهاشون جای سه ساله ازدواج کردم
خشم نمیاد باهاشون راحت نیستم درحد پارک یکی دوباررفتم ولی جای دیگ ن
من اصلا دوست ندارم مسافرت خونوادگی رو چه طرف خودم چه طرف شوهرم
من اصلا تن به مسافرت با خانواده شوهر نمیدم.
آدم با خانواده خودش راحت نیست چه برسه خانواده شوهر.
وقتی دوتایی میتونیم بریم چرا با بقیه
من یک بار تجربه کردم خیلی بد بود هیچ وقت دوس ندارم تکرارش کنم
من شوهرم که باشه معضبم جلو اونا رفتارش ی طوریه انگار من کلفتشونم
اما با پدر شوهرم و مادر شوهرم رفتم شوهرمو نبردیم خیلی ام حال داد بیچاره ها اصلا کاری ب کارمم نداشتن
من باشم اصلا قبول نمیکنم باهاشون مشکلی هم ندارما خدایی آدمای بدی نیستند ولی من نمیتونم یه هفته با خانواده شوهر تو یه جا بمونم .
مادرشوهرم میگفت بیاین بریم مشهد وای نمیدونی چ اخلاقی داره دختر خودش میگفت من عمرا با مامانم بیام غرغروئه سفرو زهرم میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
